اخبار مهم

اخبار مهم

دستور العمل جدید از سوی رادیکال‌ها: با جولانی عادی سازی کنید! / پشت پرده سیاسی کردن یک قتل از زبان محمدعلی ابطحی

۶ بازديد

آینده سوریه را نه جولانی و دوولت‌های مداخله‌گر بلکه جوانانی خواهند ساخت که در متن تحولات موجود قرار دارند.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*********

در حالی نماینده ویژه وزیر امور خارجه کشورمان در امور سوریه مذاکرات با طرف‌های روس درباره تحولات سوریه را در دستور کار دارد که نهم بهمن ماه/ ۲۸ ژانویه ۲۰۲۵، شاهد نخستین سفر یک هیئت عالی‌رتبه روسیه به سوریه از زمان کناررفتن بشار اسد بودیم. همچنین کاخ کرملین روز چهارشنبه گذشته اعلام کرد ولادیمیر پوتین با احمد الشرع، رئیس دوره انتقالی سوریه، به صورت تلفنی گفت‌وگو کرده و از آمادگی روسیه برای کمک به بهبود وضعیت اقتصادی-اجتماعی سوریه ازجمله تأمین کمک‌های بشردوستانه خبر داده است.

همین اخبار کافی است تا رسانه‌های اصلاح‌طلب خط عادی سازی روابط ایران با جولانی را پیش ببرند؛ روزنامه شرق در گزارشی نوشته است:

سوریه طیفی از اقوام و مذاهب مختلف را شامل می‌شود که بعضی از آنها به ایران نزدیکی بیشتری دارند و برخی هم نه و به تناسب همین دوری و نزدیکی فرهنگی، تاریخی، سیاسی و اجتماعی اقوام و مذاهب مختلف سوریه با ایران، طیفی به زمان کمتر و برخی هم به زمان بیشتری نیاز دارند. بعضی اقوام و مذاهب سوری هم اصلا به زمان نیاز ندارند و اکنون هم تمایل به احیای روابط با ایران دارند.

در بخش دیگری از این گزارش آمده است:

باید یک اولویت‌بندی داشته باشیم و در اولویت اصلی فعلا تلاش‌ها به سمت برقراری روابط و ایجاد مناسبات در حد قابل قبول و قابل انتظار و متناسب با شرایط جاری در روابط ایران و سوریه باشد و بعد از آن به تدریج باید روابط دو ملت ایران و سوریه را هم احیا کنیم؛ همین‌که فعلا رابطه‌ای عادی بین ایران و سوریه برقرار شود، قابل دفاع است.

 

روزنامه آرمان ملی هم در گزارشی درباره عادی سازی می‌نویسد:

با توجه به دغدغه‌های مشترک ایران و روسیه درباره آینده سوریه، به نظر می‌رسد که دو کشور در حال رایزنی و هماهنگی برای ایجاد زمینه‌های لازم جهت احیای روابط دیپلماتیک با دمشق هستند. اگرچه همچنان مشخص نیست چه کشوری نقش میانجی را میان ایران و سوریه ایفا خواهد کرد، اما تمایل دو طرف برای برقراری روابط، می‌تواند زمینه‌ساز ازسرگیری مناسبات دیپلماتیک بدون واسطه نیز باشد.

 

عادی سازی روابط با سوریه وابسته به مولفه‌های متعددی است که بخشی از آن وابسته به مدل مواجه تروریست‌ها به خواسته‌های ایران است.

از جمله مهمترین موارد تعیین تکلیف نگاه دمشق به رژیم صهیونیستی است که تا به حال از جانب جولانی مسکوت مانده است، همچنین تحریرالشام نشان داده است که نه به عنوان یک دولت بلکه به عنوان اقماری از گروه‌های مختلف حیات دارد و از این رو ارتباط با چنین شبکه پیچیده‌ای عاقلانه نیست.

سومین نکته آن است که آینده سوریه را نه جولانی و دوولت‌های مداخله‌گر بلکه جوانانی خواهند ساخت که در متن تحولات موجود قرار دارند.

اجرای قتل اخیر یک دانشجوی ۱۹ساله در کوی دانشگاه مورد توجه بسیاری از رسانه‌ها قرار دارد و برخی از آن‌ها تلاش دارند آن را سیاسی کنند، روزنامه اعتماد به نقل از ابطحی درباره این حادثه می‌نویسد:

با پیگیری‌هایی که وزیر علوم انجام می‌دهد و تعهدات و قول‌هایی بیت فورد که برای امنیت بیشتر اطراف دانشگاه و کلیت شهرها داده شده، امیدواریم دیگر شاهد یک چنین اتفاقات تلخی نباشیم. امروز این بحث‌ها مطرح شده و مقامات مسوول نشان داده‌اند که ابعاد مختلف ماجرا را دنبال می‌کنند. هم در نامه رییس‌جمهور و هم در بیانیه وزارت علوم و سایر مقامات تاکید شده که باید مسائل دانشگاهی در درون دانشگاه‌ها حل و فصل شود. اما اینکه یک جنایت عمومی به یک مقوله دانشگاهی بدل شود، کار درستی نیست.

 

به هر حال دو نفر دزد و قاتل به یک دانشجو حمله کرده‌اند. ممکن بود این دانشجو هر شغل دیگری هم داشته باشد. موضوع مهم‌تر و کلان‌تر افزایش چتر امنیت برای تمامی اقشار و گروه‌های اجتماعی از جمله دانشجویان است.

روایت یک شاهد عینی از باندبازی در بند زنان زندان اوین/ سرو مشروبات الکلی، ماساژ، رقاصی و روابط غیراخلاقی «خانم‌رئیس» بازهم صدای زندانیان را درآورد/ آتنا فرقدانی: نرگس محمدی برای دیر شدن عسل کوهی، آجیل و لوازم‌آرایش بیانیه حقوق بشری می‌دهد!

۶ بازديد

بر سر اینکه چه کسی نرگس محمدی را با روغن بادام ماساژ دهد، چه کسی برای ایشان غذا و ژله درست کرده و چه کسی کیک و شیرینی بپزد در زندان درگیری رخ‌داده است!


سرویس سیاست مشرق- در ادامه افشاگری‌های عجیب‌وغریب از بند زندان اوین و رفتارهای غیرمتعارف نرگس محمدی و برخی هم‌بندی‌های او یکی دیگر از زندانیان سابق امنیتی پس از مدت‌ها سکوت زبان به افشاگری علیه برنده جایزه صلح نوبل بازکرده است.

آتنا فرقدانی در چند سری استوری اینستاگرامی روایت سایر شاهدان از رفتارهای خاص نرگس محمدی را تائید کرده و نوشته است که این محکوم امنیتی با راه انداختن یک باند تبهکار در بند نسوان باعث از بین رفتن آسایش سایر محکومان در این اندرزگاه شده است.

نرگس محمدی که در میان همبندی‌های سابق خود به «خانم‌رئیس» معروف است در طول مدت انتقال از زندان زنجان به تهران با رفتارهای سخیف و ناشایست باعث ناامنی در زندان اوین شده تا جایی که بسیاری از زندانیان در این اندرزگاه آرزوی آن رادارند که این فرد بار دیگر به زندانی دیگر منتقل‌شده تا شاید سایه آسایش روی سر آن‌ها بیافتد.

 

آتنا فرقدانی درباره رفتارهای عجیب نرگس محمدی و برخی دیگر از زندانیان چون نسرین ستوده که به «باند حقوق بشری‌ها» معرف هستند نوشته است:

چند ماه پیش، نامه‌ای از بندزنان زندان اوین در رسانه‌ها منتشر شد که نویسنده آن و در پس پرده نویسندگان آن، قهرمان‌مآبانه بر آن شدند تا محق بودن خویش و حامیان خود را برای مخاطبان اثبات کنند(این جمله را گلرخ ایرایی از هواداران گروهک تروریستی منافقین مدتی قبل در دفاع از نرگس محمدی نوشته است) جمله‌ای در این نامه به چشم می‌خورد که به‌راستی جان کلام را ادا کرده است: بند سال‌هاست بدون دخالت زندانبان اداره می‌شود! در این جمله واقعیتی نهفته است، چراکه در کنار دفتر افسرنگهبان، مکانی به نام قرنطینه (جایی که به سلول انفرادی شباهت دارد) قرار داشت تا هرگاه فردی از زندانیان به هر دلیل عصبی شده و فریاد می‌کشید، مطابق قانون تصویب‌شده از سوی شورای زنان زندان اوین یا بهتر بگویم هم‌پیاله‌های خانم نرگس محمدی، با ضرب، جرح و تهدید، روی زمین کشیده و به قرنطینه منتقل می‌شد.

خانم فرقدانی در ادامه درباره رفتارهای خشن نرگس محمدی و اقداماتی چون شکستن دست و تجاوز می‌نویسد:

اما نکته اینجاست که برای هم‌جرکه‌ای‌های خود که زندانیان و خانواده‌های آن‌ها را به تجاوز چندنفره تهدید می‌کردند، در زندان مشت بر صورت آن‌ها می‌کوبیدند، گاز می‌گرفتند، انگشت می‌شکستند، سر بر دیوار می‌کوبیدند و می‌شکاندند؛ نه‌تنها این قانون اجرا نمی‌شد و فقط برای دیگری قابل‌اجرا بود، بلکه از این افراد برای تهدید و ایجاد رعب و وحشت استفاده می‌کردند که یا با ما همراه می‌شوید و یا پیامدهای آن را خواهید دید!

این محکوم سابق در زندان اوین در ادامه در شرح رفتارهای ضد انسانی نرگس محمدی نوشته است:

روزی مراسمی در هواخوری برگزار شد وعده‌ای گرد هم آمدند، اما خانم نرگس محمدی لباس‌زیر یکی از هم‌بندیان را از روی‌بند رخت برداشت و همراه آهنگ ساسی مانکن و باباکرم، شروع به رقصیدن کرد و به همین دلیل برخی محل را ترک کردند.

 

نوچه پروری، کتک‌کاری و ترویج روابط غیراخلاقی در زندان!

فرقدانی با اشاره به نوچه پروری و باندبازی نرگس محمدی که اغلب این افراد از هواداران منافقین و گروهک‌های تروریستی در زندان است با طرح یک سؤال نوشته است:

آیا به تمکین از فرهنگ یارگیری و نوچه پروری که در میان شما سوداگران موج می‌زد باید به سلسله‌مراتب میان افراد احترام می‌گذاشتیم و بر سر اینکه چه کسی نرگس محمدی را با روغن بادام ماساژ دهد، چه کسی برای ایشان غذا و ژله درست کرده و چه کسی کیک و شیرینی بپزد، چه کسی ناخن‌های او را لاک بزند، چه کسی بسته‌های ایشان را باز کند و چه کسی لباس‌های وی را اتو بکشد و غیره؛ لابد باید می‌جنگیدیم و استثمار می‌کردیم؟

مانند یکی از خدمه‌های ایشان، زنی دو تابعیتی که با چیدن سفره‌های رنگارنگ و ترتیب مهمانی‌های بزرگ، از هر فرصتی سود می‌جست تا نسبت به رقبای خویش پیشی گرفته و ارادت خود را نسبت به نرگس محمدی به رخ بکشد و همین زن تا قبل از اینکه با رأی‌گیری‌های دیکتاتورمآبانه میان خودشان به‌عنوان مسئول سالن چهار منصوب شود، در هنگام ورود غذای عمومی به داخل بند، گوشت‌ها را جدا کرده و تنها آب خورشت برای دیگران باقی می‌ماند.

دیگرانی که روزگار خود را با همان غذای زندان گذرانده و جرئت اعتراض نداشتند. بعد از انتصاب نیز، ایشان با کوچک‌ترین بهانه‌ای از زیر بار مسئولیت نظافت آشپزخانه و سرویس بهداشتی که به‌نوبت میان تمامی زندانیان می‌چرخید؛ شانه خالی می‌کرد.

فرقدانی با اشاره به کتک زدن سایر زندانیان توسط نرگس محمدی نوشته است: چه‌بسا زمانی تصمیم گرفته شد که گروهی جداگانه و مستقل از شما تشکیل شود، اما به‌قدری با تهدید خانواده‌های آن‌ها و مشت و لگد از آن‌ها پذیرایی شده بود که یکی‌یکی منصرف شدند.

باوجود این‌همه ناعدالتی که در یالت رنگارنگ شما در قبال هم‌بندی‌های خود به چشم می‌خورد، انتظار داشتید سیاهی‌لشکر بیانیه‌های شما می‌شدیم تا فقط عدد بالاتری را ثبت کنید و باید پای دروغ‌ها و تبعیض‌های شمارا امضا می‌کردیم!

اشاره خانم فرقدانی از بیانیه نویسی‌های دروغین از زندان مجموعه مقالات، یادداشت‌ها و بیانیه‌هایی است که توسط نرگس محمدی و نسرین ستوده درباره وضعیت بد زندان اوین به خارج از کشور نوشته‌شده و در آن این افراد مدعی می‌شوند که بند زندان اوین مانند زندان صیدنایا اداره می‌شود، درحالی‌که به روایت شاهدان متعدد نه‌تنها خبری از شکنجه در این محل نیست بلکه بند زندان به کانونی برای روابط غیراخلاقی، سالن ماساژ و مشروب‌خواری بدل شده است.

 

فرقدانی درباره امکانات متعدد رفاهی در این زندان می‌نویسد:

بارها برای اعتراض به تأخیر یک‌روزه در تحویل آجیل، شکلات و خواسته‌های دیگر خود، چنان عربده‌کشی به راه می‌انداختید که دیگران چون جرئت اعتراض به شمارا نداشتند؛ مجبور بودند برای عدم نگرانی خانواده خود از شنیدن فریادها در آن‌سوی خط یا از تلفن صرف‌نظر کنند یا زودتر قطع کنند، ضمن اینکه به او خاطرنشان می‌کردند که یا با ما همراه می‌شوی یا به رسانه‌ها گرا داده می‌شود که بایکوت شود.

این محکوم سابق در ادامه شرح جالب‌تری از ماجراهای اوین و امکانات بی‌نظیر آن داده و نوشته است:

خدم‌وحشمی که با مرخصی‌های مکرر و بلندمدت، تلی از وسایل و خوراکی را به سالن ۳ سرازیر و میان خود تقسیم می‌کردند، ولی گویا بازهم کافی نبود و با برگه درخواست عسل کوهی اعلا، وسایل آرایش و ...راهی دفتر نگهبانی شدند. افرادی مانند سپیده قلیان برای گرفتن مدرک و شرکت در آزمون وکالت نیز مانعی پیش روی خود ندارند.

 

روایت‌هایی که دارای سند و شاهد متعدد است

البته آتنا فرقدانی اولین فردی نیست که علیه نرگس محمدی و رفتارهای سخیف باند او در زندان شهادت می‌دهد؛ پیش‌ازاین زهرا جمالی که خارج از کشور نیز به سر می‌برد در روایت خود چنین گفته است که درحالی‌که منافقین و نرگس محمدی تلاش دارند برای خودشان چهره مدافع مردم بسازند و حتی وانمود به بیماری کنند اما برای مریم اکبری منفرد از اعضای منافقین تولد گرفتند و رقصیدند.

این محکوم امنیتی در ادامه می‌گوید که نرگس محمدی در زندان سایر محکومین را وادار می‌کرد که به او خدماتی چون ماساژ بدهند و حتی تحت عنوان موادی چون دندان‌درد از زندان مرخصی گرفته و ژل بوتاکس تزریق کنند.

زهرا جمالی همچنین درباره اعتصاب غذای نسرین ستوده و نرگس محمدی نوشته است که این فرد در حضور جمع چیزی نمی‌خورد اما روی تخت خود رفته و به‌دوراز چشم بقیه انواع غذاهای رستورانی و شیر و عسل را میل می‌کرد.

همچنین فریبا داوودی مهاجر نیز با بیان روایتی ادعای خانم جمالی را تائید کرده و گفته است که نرگس محمدی شخص پیچیده‌ای دارد، گاهی توده‌ای، گاهی منافق و گاهی هم اصلاح‌طلب است.

همچنین فائزه هاشمی نیز در یک نامه سرگشاده از درون زندان نوشته است سایت رسمی بت فوروارد که به دلیل تلاش برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری توسط برخی افراد تهدید به قتل شده است، اشاره دختر هاشمی رفسنجانی به نرگس محمدی و نوچه‌هایش (باند نوبلی‌ها) در اوین است که با شیوه‌های خاص به سایر زندانیان فشار می‌آوردند که مواضع خود را همسو کنند، ازجمله آنکه نرگس محمدی و مصطفی تاج‌زاده شب پیش از انتخابات تلاش کردند تا با نگارش یک نامه دست جمعی از درون زندان فضای مناسبی برای تحریم انتخابات ایجاد کنند اما به دلیل مواضع رادیکال با پاسخ منفی سایرین فتنه‌گران روبه‌رو شدند.

 

فائزه هاشمی در گزارش خود نوشته است:

بعد از انتخابات نسبت به افراد غیرهمراه با خود و یا منتقد خود با انگ‌های نادرستی چون مزدور، دارای مأموریت، آدم‌فروش، جاسوس، حکومتی، کارمند دولت در اینجا و ... واردشده و مشابه گروه‌های فشار با ایجاد فضای وحشت و خفقان سعی در ساکت کردن آن‌ها کرده و بعضاً موفق هم می‌شوند. با ایجاد هیاهو و فحاشی و شعار مانع رأی دادن برخی از زندانیان در انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر شدند. از ۸ صبح تا ۱۲ شب روز جمعه در راهروی منتهی به درب خروجی بند نشستند، هم‌بندی‌هایشان را پاییدند و اجازه عبور ندادند. فضا به‌قدری خوفناک بود که زندانبانان نیز جرات باز کردن درب برای عبور رأی‌دهندگان را نداشتند و این ۸ نفر نتوانستند رأی بدهند!

خانم فائزه هاشمی در بخش دیگری از روایت خود دست به افشاگری علیه اخبار جعلی از زندان به بیرون که اغلب مورداستفاده رسانه‌های ضدانقلاب نیز قرار می‌گیرد پرده برداشته و نوشته است که این باندهای وابسته به نفاق گزارش‌های دروغین به بیرون از اندرزگاه می‌فرستند که با واقعیت کیلومترها فاصله دارد، هاشمی در ادامه نامه خود می‌نویسد:

خبرسازی از طریق انتشار اخبار مبالغه‌آمیز و نادرست درباره افراد و وقایع داخل زندان. در فرهنگ لغات آن‌ها، ممنوع‌الملاقاتی یعنی تبدیل یک جلسه ملاقات حضوری به ملاقات کابینی. عدم دسترسی به پزشک، یعنی ویزیت شدن زندانی دو هفته یک‌بار توسط پزشک زنان، دو نوبت یا بیشتر سونوگرافی در دوران حاملگی، چک شدن فشار و قند و ... چند بار در هفته و حضور پرستار در موارد ضروری. تغذیه نامناسب، یعنی در اختیار داشتن مواد غذایی خام ماهانه ازجمله لبنیات و حبوبات و برنج و ... و دریافت ناهار و شام آماده به‌صورت روزانه با هزینه زندان و امکان خرید روزانه از فروشگاه کوچک زندان و خریدهای هفتگی از بیرون با خرج از جیب خود. دفاع از خود، یعنی حمله، در صورت اعتراض به این نحوه نادرست خبررسانی، متهم می‌شوی به انجام مأموریت حکومتی برای عادی‌سازی شرایط زندان و یا شنیدن این عبارات آنچه ما می‌گوییم درست است و هرکسی غیرازاین، این عبارات را معنا کند ... خورده است و متعاقباً دریافت بارانی از حملات و تخریب‌ها و تهدیدها...

بدون مذاکره با ترامپ آشوب خیابانی در پیش است! / آخرین تحلیل یک روزنامه اصلاح‌طلب درباره مذاکره: بگذار سیل ما را ببرد

۸ بازديد

این روزها نیز دست‌هایی نامرئی در تلاش است با تمسک به احساسات درباره مذاکره، سرویس آمریکایی برای آشوب‌ها را فعال کند.
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژه‌های مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*********

در سال‌های گذشته، فضای سیاسی ایران شاهد مناظرات و چالش‌های متعددی پیرامون نوع مواجهه با آمریکا بوده است. از همان ابتدای انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی ایران سیاستی مستقل و مقاومتی را در برابر ایالات متحده اتخاذ کرد، در حالی که برخی جریان‌های داخلی، به‌ویژه اصلاح‌طلبان، همواره بر مذاکره، تعامل و کاهش تنش با غرب تأکید داشتند.

روزنامه هم‌میهن درباره دلایل شدنی نبودن مذاکره با آمریکا نوشته است:

نزدیک به شش‌سال از زمانی که دونالد ترامپ خروج آمریکا از برجام را اعلام کرد و فشار حداکثری را متوجه اقتصاد ایران کرد، می‌گذرد. فشارهایی که نرخ تورم را از سال۱۳۹۷ تا امروز شدت بخشیده است و چه در دولت حسن روحانی، چه در دولت ابراهیم رئیسی و چه امروز در دولت مسعود پزشکیان بالای ۴۰درصد تثبیت کرده است. در این سال‌ها، سلطان‌ها و جمشید بسم‌الله‌ها یکی بعد از دیگری دستگیر و برخی از آنها اعدام شدند؛ اما بازار ارز و طلای ایران سامان نگرفت.

هم میهن نوشته است:

این بازارها که درست نشد که نشد، بازار مسکن و سرپناه و حتی مواد غذایی و دارو مدام شوک‌های قیمتی را تجربه کردند. حالا خرید خانه یک آرزوی دست‌نیافتنی و قیمت ارز و طلا هم به افزایش سرسام‌آور و هر روزه کالاهای دیگر دچار شده است. در این شرایط، مخالفان دولت در مجلس که مذاکره برای مسائل خارجی را رد می‌کنند، ریشه مشکلات اقتصادی را در حضور چهره‌ای چون عبدالناصر همتی در وزارت اقتصاد می‌بینند و استیضاح او را در پیش گرفته‌اند.

در بخش دیگری از این گزارش آمده است:

مگر آقای ترامپ هیچ شرطی نگذاشته بود باز با آقای ترامپ مذاکره نمی‌شد. مگر چهار سال قبل و زمانی که آقای «شینزو آبه» برای وساطت بین ایران و آمریکا به تهران آمد شرطی وجود داشت؟ مذاکره نکردن به یک نوع ویژگی تبدیل شده است بقیه موضوعات فرعی است و برای اینکه مذاکره صورت نگیرد.

 

روزنامه شرق نیز در یادداشتی تاکید کرده است که بدون مذاکره کشور دچار آشوب خواهد شد، این روزنامه نوشته است:

دولت باید به‌صراحت راه‌حل برون‌رفت از مشکلات یادشده را با مردم در میان بگذارد. با توجه به درهم‌تنیدگی قدرت بین قوای سه‌گانه و دستگاه‌های حاکمیتی، ‌ قطعا دولت نمی‌تواند به‌تنهایی نسبت به حل مشکلات اقدام سایت رسمی بت فوروارد مؤثری انجام دهد. بنابراین اکنون که تصمیم نظام بر عدم مذاکره است، باید روش جایگزین و طرح و روش و برنامه‌ای که می‌تواند ایران را از تنگناهای پیش‌گفته خارج کند، اعلام کنند.

 

به نظر می‌رسد این روزها نیز دست‌هایی نامرئی در تلاش است با تمسک به احساسات درباره مذاکره، سرویس آمریکایی برای آشوب‌ها را فعال کند؛ در این آشفته بازار دقت و هوشیاری انقلابی و همچنین وجود اشراف و رصد دقیق از سوی نهادهای امنیتی می‌تواند دشمن را ناامید سازد.

کارشناسان سیاسی اعتقاد دارند که آمریکایی‌ها برای فرار از بن‌بست خودساخته به سیاست «آشوب از داخل و تحریم از خارج» روی آورده‌اند. تضعیف موضع ایران در داخل از یک‌سو آمریکا را از فشار رفع تحریم‌ها خارج می‌سازد و از سوی دیگر موجب تشدید فشار و تحریم می‌گردد. به‌عبارت‌دیگر تنها کارت باقی‌مانده برای دشمن در وضعیت فعلی تحریم بیشتر با کمک آشوب‌طلبان است

با گل و شیرینی به استقبال قاتلان دانشجوی مظلوم برویم! / FATF و "آدم‌های بی‌پرچم"

۷ بازديد

معاون اول رئیس‌جمهور به تازگی درباره جوانان ایرانی گفته است: توقعمان این بود که از پدرانشان بیشتر روی ارزش‌ها مُصرّ باشند اما فاصله گرفته‌اند!

 

 

ایسنا گزارش داد: محمدرضا عارف، معاون اصلاح‌طلب رئیس‌جمهور پزشکیان طی اظهاراتی در جلسه ستاد هماهنگی و راهبری اجرای نقشه مهندسی فرهنگی کشور گفته است:

"باید بررسی کنیم که چرا نسل جوان و کسانی که توقعمان این بود که از پدرانشان بیشتر روی ارزش‌ها مُصرّ باشند اینگونه فاصله گرفته‌اند؟ "[1]

 

*حرف‌های عوامانه معاون محترم رئیس‌جمهور در حالی است که واقعیت‌ها، آمار و منصه‌های تماشا هرگز چنین حرفی را تأیید نمی‌کند. و بلکه در سمت مقابل ادعای عارف می‌بینیم که نسل جوان امروز کشور از پدرانش اصرار بیشتری بر شعائر دینی و ترویج کاربردهای دین در عرصه زندگی و عزت ملی دارد.

ما از آقای عارف می‌پرسیم آیا نخبگان عرصه هوافضای کشور که سبب امنیت ایران شده‌اند، نخبگان فضایی که نام ایران اسلامی را بر فراز دانش ماهواره‌ای حک کرده‌اند، نخبگان حاضر در جامعه اطلاعاتی کشور که ایران را به جزیره امن و ثبات جهانی تبدیل کرده‌اند و جوانانی که نجیبانه در ابعاد مختلف ایران مشغول کار اقتصادی سالم هستند؛ کمتر از پدرانشان به ارزش‌ها دل سپرده‌اند!؟

بله! نسل جوان کشور طبعا تفاوت‌هایی با نسل نخست انقلاب اسلامی و نسل‌های قبل از خود دارد اما یک مسئول بلندپایه نباید بر اساس ظاهر قضاوت کند و یا جامعه آماری ذهنی و کوچک خود را اکثریت بپندارد.

ما از آقای عارف می‌پرسیم...

شهید الداغی که یک جوان با زندگی معمولی بود اما در دفاع از نوامیس شهید شد آیا دلی در گرو ارزش‌ها نداشت؟

شهید علی لندی، نوجوان 15 ساله ایذه‌ای که برای نجات همسایگانش از آتش درگذشت آیا در چارچوب تربیتی ارزشی و اسلامی رشد نیافته بود؟

از این دست مثال‌ها بسیار است که نشان می‌دهد حرف معاون اول رئیس‌جمهور تا چه اندازه عوامانه و غلط است.

ایرانی که امروز در اقصی نقاط جهان تأثیرگذار است آیا جز به مدد اعتقادات ارزشی و فرهنگی جوانان خود به این دستاوردها رسیده است؟

ایرانی که در ابتدای انقلاب حتی سیم خاردار نداشت اما امروز ماهواره و جت جنگی و موشک بالستیک دارد را آن پدران به اینجا رساندند یا فرزندانشان!؟

ما از عارف می‌پرسیم اینکه اثر تحریم‌های فلج‌کننده آمریکا در قبال ایران به کمتر از 20 درصد رسیده است؛ را آیا جز جوانان همین کشور رقم زدند؟

اینکه در اقصی‌نقاط ایران آب و برق و گاز و راه و امنیت وجود دارد، مواد غذایی به وفور وجود دارد و هیچکس جرأت ندارد با چشم چپ به ایران نگاه کند را چه کسانی جز جوانان همین کشور رقم زدند!؟

و آیا جز میل و انگیزه اکثریتی جوانان کشور به دین و اخلاق و ارزش‌ها و فرهنگ می‌توانست چنین دستاوردهایی را پدید بیاورد!؟

چه اینکه برای امثال عارف بود که جانشین سازمان اطلاعات سپاه چندی قبل نتایج یک نظرسنجی مهم را افشا کرد که بر اساس آن بین ۶۵ تا ۶۸ درصد مردم اعلام کردند که پاسخ رژیم صهیونیستی باید داده شود ولو اینکه جنگ شود. [2]

آقای عارف که چهره‌ای دانشگاهی هستند آیا جوانان کشور را جزو این قریب به 70 درصد جمعیتی که مقابل رژیم صهیونیستی قد علم کرده‌اند و از نظام جمهوری اسلامی ایران حمایت می‌کنند، نمی‌داند!؟

فی‌الجمله اینکه شأن یک رجل رده بالای دولتی اولا برخورداری از تحلیل صحیح و ثانیا نظردادن بر اساس واقعیت‌های موجود است.

ما در پیشگاه مردم این نکته مهم را نیز به آقای عارف می‌گوییم که اگر تحلیل او درست بود؛ دشمن برای از بین بردن ایران و ایرانی لحظه‌ای درنگ نمی‌کرد!

عارف پیش از این نیز در اظهاراتی عوامانه گفته بود: وفاق ملی به این معنا نیست که حاکمیت هر چه گفت مردم بگویند چشم!

 

 

دیکتاتوری اقلیت چگونه علیه حال خوب می‌جنگد؟

FATF و "آدم‌های بی‌پرچم"

 

حسن رسولی، از فعالان اصلاح‌طلب در بخشی از یک مصاحبه با خبرآنلاین درباره FATF گفته است: همه کارشناسان مجرب تجاری، بانکی و پولی کشور باور دارند که تصویب این پیشنهاد در مجمع تشخیص گذرگاه تعیین کننده ای برای برقراری مناسب کم هزینه تجاری روان بین بانکی بین بخش های عمومی، دولتی و خصوصی کشور با نظام بانکی جهان است.

او تصریح می‌کند: بدترین پیش بینی که احتمالا قابل پیش بینی است، عدم تصویب مجدد این پیشنهاد در مجمع تشخیص است. این اتفاق هم برای دولت، هم منافع ملی و مردم خبر بسیار بدی است. یک احتمال دیگر نیز بر این است که پالرمو توسط مجمع تصویب شود اما با CFT مخالفت شود که خیلی برای مسائل ملی ثمربخش نیست. [3]

 

*مفهوم سیاسی "دیکتاتوری اقلیت" را در پشت پرده اظهارات رسولی می‌توان دید... آنجا که می‌گوید "همه کارشناسان" موافق FATF هستند!

این در حالی است که نه همه و فقط برخی از کارشناسان که بعضا رویکردهای سیاسی هم دارند موافق این قضیه هستند و برخی دیگر هم که اتفاقا کارنامه بهتری در تشخیص درست و غلط حکمرانی و اقتصاد برای مردم دارند مخالف آنند.

بماند که بدنه اصلی مجمع تشخیص مصلحت نظام هم پیش از این با ردّ FATF و به صلاح ندانستن آن برای کشور و امنیت مردم؛ نشان داده است که رغبتی به تصویب آن ندارد.

مسئله دیگر، بزرگ‌نمایی از بابت یک اتفاق کوچک و تقلا برای بد کردن حال مردم و دولت است.

یک حکمرانی پیشرفته بصورت روزمره با چالش‌های مختلفی مواجه است و این مسئله در تمام دنیا رواج دارد. اما این یک بیماری است که چند رجل سیاسی که از قضا کارنامه خوبی هم در سیاست و اجرائیات ندارند؛ به صحنه بیایند و با سر دست گرفتن یکی از این چالش‌ها؛ آنرا تبدیل به اصلی‌ترین مسئله مملکت و حال مردم را بد کنند، به دنبال دو قطبی باشند و همه چیز را به زلف آن چالش مد نظر خود گره بزنند.

توصیه به امثال رسولی اینست که عقلانیت را چراغ راه خود قرار دهند و هنگام اظهار نظر درباره چالش‌های حکمرانی؛ صدالبته به لزوم رعایت قانون و تبعیت از رأی و نظر نهادهای بالادستی کشور تأکید کنند.

رجال سیاسی "اپوزسیون خارج از کشور" نیستند که به عنوان متلکم وحده و بی‌پرچم حرف بزنند و هیچ اشاره‌ای به قانون و لزوم تبعیت از نهادهای قانونی کشور نداشته باشند!

پیش از این، غلامرضا ظریفیان، دیگر فعال چپ‌مسلک نیز در اظهاراتی منبعث از دیکتاتوری اقلیت گفته بود:‌ اقتصاددانان بزرگ کشور و کسانی که مسئولیت‌هایی در حد وزیر اقتصاد یا رئیس بانک مرکزی داشته‌اند، تصریح کرده‌اند که نپیوستن به FATF برای کشور نه تنها سود ندارد، بلکه ضرر هم دارد. [4]

ظریفیان نیز همانند رسولی به جایگاه رفیع قانون و لزوم تبعیت دولت و مردم و کارشناسان از نظر نهادهای حاکمیتی اشاره نکرده بود!

 

کاسبی از یک قتل برای ضربه زدن به نظام اسلامی

با گل و شیرینی به استقبال قاتلان دانشجوی مظلوم برویم!

 

جماران گزارش داد: الهه کولایی، از فعالان اصلاح‌طلب به تازگی طی اظهاراتی در یک نشست با اشاره به حادثه قتل یک دانشجو توسط زورگیرها گفته است:

"قتل مظلومانه این جوان قلب همه ما را به درد آورد. البته قاتلان هم خودشان مقتول بودند؛ یعنی آنها هم قربانی نابه‌سامانی‌های اقتصادی و اجتماعی هستند که امروز در کشور ما گسترش یافته و چشم‌انداز نگران کننده‌ای پیش روی ملت ایران قرار داده است. "[5]

 

*این یک خون‌شویی آشکار از دستان قاتلانی است که عالمانه و عامدانه یک جوان مظلوم را در خیابان کشتند.

قاتلانی که بین کار کردن، قناعت به درآمد معقول و تلاش برای کسب روزی حلال اما با تصمیم فردی و بدون هیچ اجبار یا فشاری؛ رذل بودن و قتل خیابانی را انتخاب کردند.

ما پیش از این هم در وبلاگ مشرق گفته بودیم که برخی سیاسیون جمهوری اسلامی در هر سایت رسمی بت فوروارد رویداد تلخ و شومی به اسم همدردی اما با انگیزه کاسبی وارد می‌شوند تا ابزار و پله‌ای برای ضربه زدن به نظام بسازند و حرف‌های خانم کولایی یک مصداق آشکار در این زمینه است.

دقت شود که با فرض غلط خانم کولایی عملا باید در تمام زندان‌ها را باز کرد و با گل و شیرینی به استقبال اشرار و جانیانی رفت که بیگناه بوده‌اند اما به دلیل مدیریت بد جمهوری اسلامی در اقتصاد و اجتماع مجبور به ارتکاب به جرم شده‌اند!

فرضی غلط که حتی می‌تواند جانیان بزرگ تاریخ مثل شمر و ابن‌ملجم و منافقین و... را هم تبرئه کند و آنها را قربانیان شرایط خاص اجتماعی بنامد.

در این فرض غلط همچنین گزینه‌ای به نام عقلانیت و اختیار و انتخاب فردی هم وجود ندارد و این مسئله بی‌بنیادی کامل حرف‌های کولایی را اثبات می‌کند.

همچنین اشاره کولایی به شرایط بد اقتصادی و اجتماعی در ایران هم صحیح نیست و ایران ما اگرچه مثل تمام دیگر کشورهای جهان با مشکلاتی روبه‌روست اما بحران ندارد، دچار قحطی نیست، حاکمیت توانسته ارزان‌ترین نان و سوخت و مالیات و درمان را به مردم ارائه کند و نرخ بیکاری ایران هم تک‌رقمی است و فرصت‌های شغلی خالی آنقدر زیادند که اقتصاد ایران عملا مجبور به واردات نیروی کار است.

آیا قاتلان آن دانشجوی مظلوم اگر مشکل اقتصادی داشتند؛ نمی‌توانستند یکی از این مشاغل بر زمین مانده را بردارند و یا در یک شغل صاحب مهارت شوند؟

پاسخ روشن است...

بازگشت مهدی کیاستی به تهران طی یک عملیات سه‌ضلعی/ ضربه سازمان اطلاعات سپاه به پروژه ترامپ!

۸ بازديد

ایران با استفاده از ظرفیت‌های دیپلماسی و قوانین بین‌المللی، قضایی و اطلاعاتی در یک «عملیات سه‌ضلعی» به پروژه ترامپ ضربه زد.


 معاون حقوقی و بین‌الملل وزارت امور خارجه با پیگیری‌های دیپلماتیک، قضایی و اطلاعاتی، مهدی کیاستی، شهروند ایرانی که پیش‌تر از سوی دولت آمریکا به دلیل ادعای دور زدن تحریم‌ها از هلند درخواست استرداد شده بود، امروز به کشور بازمی‌گردد.

بر اساس اعلام غریب آبادی با پیگیری‌های وزارت امور خارجه، قوه قضائیه و سازمان اطلاعات سپاه این شهروند ایرانی که دولت آمریکا تقاضای استرداد او را به ادعای دور زدن تحریم‌ها از هلند کرده بود، با رد درخواست استرداد، به کشور بازمی‌گردد.

مهدی کیاستی در حدود سه سال قبل با اتهامات واهی توسط پلیس هلند دستگیرشده و تحت‌فشار دولت آمریکا و با پرونده‌سازی در مسیر استرداد قرار داشت، اولین بار نام کیاستی در فهرست پنج نفره اماراتی‌ها قرارگرفته است، در آن زمان این ادعا مطرح شد که این افراد با استفاده از برخی شرکت‌ها تحریم‌ها آمریکا را دور زده‌اند.

پس از دستگیری کیاستی توسط هلندی‌ها معاونت حقوقی وزارت خارجه و سازمان اطلاعات سپاه در اقداماتی حقوقی و اطلاعاتی تلاش برای آزادی این شهروند ایرانی را آغاز کرده و با چند عملیات درخشان مانع از استرداد این شخص به آمریکا شدند، این اقدام در راستای صیانت از حقوق شهروندان ایرانی در خارج از کشور صورت گرفته است.

این اقدام موفقیت‌آمیز که نشانگر قدرت دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در دفاع از حقوق شهروندانش و مقابله با تهدیدهای خارجی است، حکایت از توانمندی و هم‌افزایی نهادهای مختلف در حفاظت از حقوق اتباع کشور در سطح بین‌المللی دارد.

 

آزادی کیاستی زیر فشار پروژه فشار حداکثری

هم‌زمان با بازگشت ترامپ به کاخ سفید بار دیگر پروژه «فشار حداکثری» روی میز آمریکایی‌ها قرارگرفته است، این نظریه بر این باور است که باید تمام ارتباطات خارجی تهران قطع‌شده تا زمینه خلع سلاح و تسلیم ایران فراهم آید، اولین بار مارتین ایندیک سفیر وقت آمریکا در رژیم صهیونیستی در سخنرانی خود در مؤسسه واشینگتن از مدل اولیه پروژه فشار حداکثری با عنوان «سیاست مهار دوجانبه» پرده برداشته و گفته بود که آرایش قوا در منطقه خلیج‌فارس و خاورمیانه باید به نفع آمریکا عوض شود.

سیاست مهار دوجانبه که شامل تحریم‌های اقتصادی گوناگونی علیه ایران می‌شد، هدف اصلی خود را مهار تهران از طریق محاصره اقتصادی و تکنولوژیک و تسلط کامل آمریکا بر منطقه استراتژیک خلیج‌فارس از طریق انزوای بین‌المللی قرار داده بود.

این سیاست که انزوا و تضعیف ایران را مدنظر داشت، درصدد ممانعت از کنترل منطقه توسط ایران و عراق به سود رژیم اسرائیل و کشورهای محافظه‌کار عرب بود.

البته خط مهار ایران خیلی زود شکست‌خورده و با حمله عراق به کویت علناً به محاق رفت، پس‌ازاین ماجرا باروی کار آمدن بوش دوم پروژه دیگری از سوی آمریکایی‌ها طرحی شد، در آن زمان باوجود سیاست‌های تنش‌زدای ایران در دهه هفتاد شمسی، بوش با طرح سیاست «محور شرارت» شرایطی را که احتمال می‌رفت می‌تواند سرفصل جدیدی در روابط بین‌المللی باشد از بین برد.

 

محور شرارت (Axis of Evil) اصطلاحی بود که جورج بوش پسر، رئیس‌جمهور پیشین ایالات‌متحده، در سخنرانی خود در تاریخ ۲۹ ژانویه ۲۰۰۲ به کاربرد.

این عبارت به سه کشور ایران، عراق و کره شمالی اشاره داشت و به‌طور خاص به‌عنوان کشورهایی توصیف شد که ازنظر آمریکا تهدیدی برای امنیت جهانی محسوب می‌شدند ولی ماهیت واقعی این سیاست هژمونی طلبی آمریکا بازمی‌گشت.

جرج بوش با توجه به فضای ساخته‌شده در جهان پس از ۱۱ سپتامبر و اشغال سریع افغانستان بر این تصور بود که می‌تواند دیگر کشورهایی را که باسیاست‌های آمریکا همراهی نشان نمی‌دهند اشغال و با تغییر رژیم، آن‌ها را باسیاست‌های خود همراه کند و به این جهت بود که جنگ سوم خلیج‌فارس یعنی حمله آمریکا به عراق به بهانه سلاح‌های شیمیایی این کشور آغاز شد که منجر به اشغال عراق گردید.

 

سیاست فتح منطقه و زایمان در آن‌هم البته شکست‌خورده و ارتش آمریکا سرافکنده در آستانه ترک منطقه قرار گرفت، از همین رو بعد از بوش دوم سیاست آمریکا در دوران اوباما سیاست «پنجه‌بوکس در پوشش مخملین» نام گرفت. در این دوران اوباما با برجام می‌خواست ایران را در جعبه مهار کرده و پس از شکست این خط داعش را در منطقه پدید آورد.

 

بعد از اوباما خط پروژه فشار حداکثری توسط آمریکا روی میز قرار گرفت که در آن قرار بود استخوان مردم ایران زیر بار تحریم شکسته شود، این طرح در دوره اول ترامپ شکست خورده و بار دیگر روی میز قرارگرفته است.

نشریه هیل درباره دلایل شکست این پروژه می‌نویسد:

اکنون سال ۲۰۱۸ نیست و شرایط به‌طور کامل متفاوت است. حمایت آمریکا از اقدامات اسرائیل علیه مردم فلسطین و لبنان، حمایت داخلی از اقدامات ایالات‌متحده را کاهش داده است، زیرا بسیاری از پایتخت‌های خاورمیانه در مورد «فشار حداکثری» تردید دارند و احساس می‌کنند که تنش‌های منطقه‌ای را افزایش خواهد داد.

در بخش دیگری از این گزارش آمده است:

طبقه سیاسی آمریکا و رسانه‌های وابسته به آن تنها یک استراتژی دارند «تحریم‌های بیشتر» آن‌ها برای تعاملات صلح‌آمیز با ایران آماده نیستند. اگر هر دو طرف واقع‌بین باشند و تندروها را مهار کنند و ایران به ترامپ پیشنهادی بدهد که تنها او امکان اجرای آن را داشته باشد، ممکن است شاهد صلح، ثبات و فرصت‌های اقتصادی بیشتر برای جوانان خاورمیانه باشیم.

تحلیل وضعیت موجود نشان می‌دهد که اقدامات مقتدرانه‌ای چون سایت رسمی بت فوروارد آزادی کیاستی از جانب برخی نهادهای انقلابی چون سازمان اطلاعات سپاه می‌تواند خط پروژه فشار حداکثری را بشکند. این اقدام ایران در شرایطی رخ داد که آمریکا با تهدیدات لفظی و فشارهای سیاسی، تلاش داشت تا مهدی کیاستی را تحویل بگیرد. بااین‌حال ایران با استفاده از ظرفیت‌های دیپلماسی و قوانین بین‌المللی، قضایی و اطلاعاتی در یک «عملیات سه‌ضلعی» نه‌تنها درخواست آمریکا را رد کرد، بلکه بر استقلال و عدم پذیرش فشارهای بی‌اساس صحه گذاشت.

 

همچنین آزادی کیاستی باوجود اصرار آمریکایی‌ها بر استرداد حکایت از شکاف عمیق امنیتی میان اروپا و ترامپ در آینده نیز دارد، در روزهای اخیر آمریکا با خالی کردن پشت اروپا در پرونده‌های مهمی چون جنگ اوکراین و نیز باز کردن مجدد بحث تأمین مالی ناتو در تلاش است که اروپا را به‌زانو درآورده و آن‌ها را به شرکت‌های کوچک ذیل سیاست‌گذاری‌های آمریکا بدل کند.

تصرف لبنان در صورت نبود حزب‌الله/ تصمیمی اقتصادی که عارف قول داد پای آن بایستد

۷ بازديد

"قانون اخذ مالیات از خانه های خالی" در مرتبه ای از مهجوریت و اجرا نشدن قرار گرفته که عملا باید گفت این قانون گویا برای اجرا نشدن تصویب شده است!

 

تصمیمی اقتصادی که عارف قول داد پای آن بایستد

 

ایسنا گزارش داد: محمدرضا عارف، معاون اول رئیس جمهور طی سخنانی در جلسه شورای اطلاع رسانی دولت و بعد از توضیحات وزیر کشاورزی درباره برنامه های این وزارتخانه برای تولید، تامین و تدارک کالاها و اقلام مورد نیاز جامعه در آستانه ماه مبارک رمضان و نوروز گفته است:

"تجربه هر ساله حاکی از آن است که در این ایام با تورم روبرو می‌شویم، اما امسال تصمیم دولت مهار تورم و جلوگیری از گرانفروشی است که پای آن هم می‌ایستیم. "[۱]

عارف همچنین در جلسه دیگری که خبرگزاری ایرنا خبر آن را منتشر کرد، در همین رابطه تصریح کرد: دستگاه‌های نظارتی با قوت و جدیت نظارت بر قیمت‌ها و برخورد با محتکرین را ادامه دهند چرا که با تدابیر اندیشیده شده، کالاهای اساسی با ارز مصوب نیمایی و ترجیحی در چند ماه گذشته تأمین شده است، اما عده‌ای سودجو با برهم زدن فضای روانی جامعه به دنبال گران فروشی و سوء استفاده هستند. [۲]

 

*شنیدن عزم دولت برای جلوگیری از گرانی بیقاعده بسیار مغتنم است و همه امیدواریم دولت در این زمینه موفق شود. خاصّه اینکه شاهدیم معاون اول رئیس جمهور تأکید دارد که بعنوان نماینده عالی دولت پای این قول ایستاده است.

مردم نیز بعنوان ناظران و داوران عالی این ماجرا دست آخر قضاوت خواهند کرد که دولت پای این قول ایستاده است یا خیر!؟

به خصوص اینکه طی چند ماه اخیر شاهد جامپ های قیمتی بسیاری بوده ایم که البته انتظار است این قیمت ها نیز به جای واقعی خود و کانال رقابتی معقول بازار برگردند.

در اینجا بیان یک نکته مهم خطاب به دولت محترم و شخص معاون اول ضروریست و آن اینکه مایحتاج مردم فقط شامل نخود و لوبیا و زولبیا نیست و مقولاتی مثل مسکن، خودرو، پوشاک، شهریه های گران برخی مدارس، گرانی دارو و... نیز جزو معیشت مردم هستند که دولت بعنوان نماینده کلان حاکمیت باید در مقابل تلاطم قیمتی این مقولات بایستد.

 

***

 

قانونی برای اجرا نشدن!

 

رئیس جمهور پزشکیان، روز شنبه گذشته طی سخنانی در یک همایش پیرامون مسائل مالیاتی گفته است: شاید سه دوره فعالیت مجلس است که می‌گوییم باید از خانه‌های خالی مالیات ستانده شود اما کسی نمی‌تواند خانه‌های خالی را پیدا کند چرا که کد پستی مدنظر برای شناسایی خانه‌های خالی وجود ندارد.

به گزارش ایرنا، او در این رابطه افزود: به عنوان پزشک زمانی می‌توانیم نسخه صحیح بنویسیم که داده‌های درستی از وضعیت بیمار داشته باشیم و بتوانیم آن اطلاعات را به درستی تجزیه و تحلیل کنیم، اگر داده درست و دقیق نداشته باشیم نمی‌توانیم تشخیص دهیم. سیستم مالیاتی نیز باید داده‌های درست را در اختیار داشته باشد که بتواند به درستی تجزیه و تحلیل کند و تصمیم بگیرد. [۳]

 

*قانون اخذ مالیات از خانه های خالی که مجلس دوازدهم آنرا کاملا تدوین کرد؛ بنا به دلائلی هرگز به طرز مطلوبی اجرا نشده است!

این در حالی است که می توان گفت اجرای دقیق این قانون می تواند تأثیر بسیار مهمی در نرخ اجاره و مسکن داشته باشد.

باید اینطور قضاوت کرد که مخاطب درد و دل رئیس جمهور از بابت اجرا نشدن این قانون نیز خود رئیس جمهور است و همه انتظار داریم که دولت آقای پزشکیان؛ این قانون را بصورت کامل و کارا اجرا کند.

این نکته را باید دانست که بر خلاف تحلیل رئیس جمهور محترم؛ علت اجرا نشدن این قانون نبود کد پستی نیست بلکه نبود عزم جهادی برای اجرای قانون است.

یک پیوست مهم نیز در قبال قانون اخذ مالیات از خانه های خالی وجود دارد و آن اینکه در کنار عده ای که برای حفظ سرمایه های خود صاحب بیش از یک خانه هستند و اجازه استفاده مستاجران از این خانه ها را نمی دهند؛ برخی نهادهای بانکی نیز صاحب تعداد زیادی مسکن خالی هستند که دولت باید در وهله اول به سراغ اینان برود.

 

***

 

تصرف لبنان در صورت نبود حزب‌الله

 

محمدجواد لاریجانی، دیپلمات برجسته ایرانی و از مقامات اسبق وزارت خارجه در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری تسنیم پیرامون قدرت حزب الله و شخصیت شهید سیدحسن نصرالله گفته است: اگر دولت مرکزی لبنان به حزب‌الله اجازه فعالیت کامل می‌داد، دشمن حتی در چندکیلومتری مرزهای لبنان نیز دوام نمی‌آورد. حزب‌الله به‌عنوان قدرتی بزرگ و موتور محرک مقاومت در منطقه، نقشی کلیدی در حفظ حاکمیت لبنان ایفا می‌کند. بدون حضور حزب‌الله، لبنان به‌طور کامل در تصرف صهیونیست‌ها قرار می‌گرفت.

او می افزاید: قدرت حزب‌الله پس از شهادت سید حسن نصرالله نه‌تنها کاهش نیافته، بلکه با همان شدت و توانمندی ادامه یافته است، این یک پیش‌بینی نیست، بلکه واقعیتی است که پس از شهادت بزرگان حزب‌الله شاهد آن بوده‌ایم.

لاریجانی همچنین گفته است: حزب‌الله نه‌تنها به‌عنوان یک قدرت سایت رسمی بت فوروارد مقاومت در لبنان، بلکه به‌عنوان عاملی مهم در تحرکات مقاومت در سرتاسر منطقه عمل می‌کند و نقش آن در مقابله با توطئه‌های دشمنان غیر قابل انکار است. [۴]

 

*تحلیل دکتر لاریجانی که منبعث از شناخت دقیق از ساحت های ددمنشی و اشغالگری رژیم صهیونیستی است؛ البته مابه ازای تاریخی هم دارد و آن "جنگ اول لبنان" در اوایل دهه ۸۰ میلادی است که منجر به اشغال بیروت و بخش اعظمی از لبنان توسط صهیونیست ها و مزدوران لبنانی آنها شد.

تجربه ای تلخ که هیچ شخصیت و متفکر لبنانی نمی تواند آنرا انکار کند.

خوانش این تجربه تاریخی از آنرو ضروریست که امروز عده ای در مناصب لبنان اصرار دارند که حزب الله کاری با لبنان ندارد و صرفا بواسطه فلسطین است که فعالیت می کند! آنها از رهگذر همین تحلیل غلط البته معترض حزب الله نیز می شوند و از این می گویند که حملات اسرائیل به لبنان تقصیر حزب الله است.

لکن اهل تحلیل، پژوهشگران، مطالعه گران تاریخ و کسانی که با ساحت اشغالگری صهیونیست ها آشنا باشند، می دانند که بنا به عقلانیت و تاریخ و تجربه اگر حزب الله نبود لبنان هم نبود.

و این حزب الله بود که اسرائیل را از خاک لبنان اخراج کرد، به لبنانی ها تشخص ضد استعماری داد و تا جایی که می توانست اجازه نداد بیگانگان برای لبنان تصمیم بگیرند.

مردم لبنان باید شکرگذار نعمت حزب الله باشند و بدانند که نبود حزب الله مساوی با اشغال علنی این کشور توسط نیروهای متخاصمی است که به خاک لبنان چشم طمع دارند.

روزی تاریخی و ذخیره‌ای برای مقاومت

۶ بازديد

سخنگوی شورای نگهبان نوشت: روز ۵ اسفند ۱۴۰۳ روزی تاریخی بود، روزی که برای آینده مقاومت به عنوان ذخیره‌ای ارزشمند ماندگار شد.


هادی طحان نظیف سخنگوی شورای نگهبان در یادداشتی با عنوان «روزی تاریخی و ذخیره‌ای برای مقاومت» به مناسبت مراسم تشییع شهید سیدحسن نصرالله و شهید سیدهاشم صفی‌الدین نوشت:

این سفر برای من تنها یک مأموریت رسمی یا همراهی با هیأتی سیاسی نبود؛ فراتر از تشریفات و وظایف اداری، مسیری بود که به قلب یک باور عمیق ختم می‌شد. سفری که ظاهرش، تشییع شهدای گرانقدر مقاومت و در باطن، زیارت بود؛ زیارتی که روح را به تپش و جان را به تأمل وامی‌داشت. حضور در کنار پیکرهای پاک شهیدان سیدحسن نصرالله و سیدهاشم صفی‌الدین، نه صرفاً ادای احترام به قهرمانانی بود که در صفحات تاریخ مقاومت نامی جاودانه برای خود رقم زدند، بلکه فرصتی بود برای لمس عمق فداکاری، درک مفهومی که این شهیدان از مقاومت ساخته‌اند، بازخوانی ارزش‌های مقاومت و بازآگاهی از این نکته که مردم مقاوم این جبهه را باید از پنجره چشمان خود دید، نه از لنز رسانه‌های استکباری معوج.

در فضای پرشور و سلحشورانه حاضران، از خاطرم گذشت سایت رسمی بت فوروارد که سید مقاومت این مردم خوب می‌شناخت و برای همین پیروزی را دور نمی‌دید. هر شعر و شعاری که با حماسه و امید سر داده می‌شد و هر پرچمی که در آسمان می‌درخشید، گویی زمزمه‌ای از تاریخ پرشکوه و آینده پرامید مقاومت را به گوش می‌رساند.

از شکوه مراسم باید گفت؛ شکوهی که تمام جزئیات آن را باید سراپا چشم شد و به نظاره نشست. از فریادهای خشم و شجاعت در برابر مانور بزدلانه جنگنده‌های رژیم تا اشک‌های دلتنگی در فراق یاران سفر کرده... و پیام واضح این حماسه پرشکوه چه بود جز زنده بودن مقاومت؟ پیامی سرشار از نشاط، پویایی و نگاهی امیدوارانه به آینده و پیروزی که اگرچه مقاومت، شخصیت‌های برجسته‌ای را از دست داده است، اما نگران آینده نیست و به آینده امیدوار است.

در نهایت، روز ۵ اسفند ۱۴۰۳ (۲۳ فوریه ۲۰۲۵)، روزی تاریخی بود، روزی که برای آینده مقاومت به عنوان ذخیره‌ای ارزشمند ماندگار شد و این مراسم، بازتابی از آن باور دیرینه که مقاومت، صرفاً یک انتخاب نیست بلکه وظیفه‌ای است که انسان باید در برابر ظلم به آن پایبند بماند.

عواقب استیضاح عامل وضع موجود در مجلس چیست؟/ مقصر گرانی دلار ترامپ بود نه همتی!

۷ بازديد

حالی اصلاح‌طلبان مسئله تحریم را مطرح می‌کنند که بخشی از تورم پچند ماه اخیر ریشه در اظهارات ناسنجیده امثال آقایان همتی و تیم اقتصادی دارد.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*********
پذیرش درخواست استیضاح وزیر اقتصاد ازسوی هیات‌رییسه مجلس مورد توجه روزنامه‌های اصلاح‌طلب قرار دارد و در یک عملیات مشترک رسانه‌ای در تلاش هستند روی آن اثربگذارند.

روزنامه هم‌میهن در گزارش تیر یک خود به استیضاح همتی پرداخته و نوشته است:

افزایش فشارها و تورم در کشور باعث شده که هر روز شاهد گرانی و نوسان منفی اقتصادی در کشور باشیم و در بین فعالان اقتصادی هر یک مسئولی را مقصر شرایط می‌دانند. در سال‌های اخیر مشکلاتی همانند افزایش قیمت دلار، گرانی، عدم ثبت در اقتصاد، کاهش امید به آینده، فقر فزاینده، نرخ بالای بیکاری، مهاجرت نخبگان تاثیر بسزایی در کشور داشته است و عامل روزهای تلخ در اقتصاد کشور شده است.

در بخش دیگر این گزارش آمده است:

مشکلات ایجادشده در کشور را می‌توان ناشی از سیاست‌های داخلی و در ادامه از تحریم‌ها دانست. از سال‌های دور همواره برخی سیاست‌ها در حوزه اقتصادی کشور مورد مناقشه بوده است و در اغلب دوره‌ها موضوع استیضاح وزرا مطرح می‌شود تا شاید سیاست‌های اقتصادی و سیاسی کشور ترمیم یابد؛ اما این استیضاح‌ها هیچ‌گاه به نتیجه نرسیده و نتیجه آن شرایط اقتصادی حال حاضر کشور است.

 
 
روزنامه اعتماد نیز در سرمقاله خود به مسئله استیضاح پرداخته و می‌نویسد:
 
پذیرش درخواست استیضاح وزیر اقتصاد ازسوی هیات‌رییسه مجلس در شرایط کنونی که هنوز دولت در ابتدای کار است کمی دور از ذهن است. بخشی از مجلس به‌رغم همه فشارهایی که در این سایت رسمی بت فوروارد مدت به دلیل اسب زین شده بر دولت و ملت وارد شده، ظاهرا به دنبال نوعی تسویه‌حساب سیاسی هستند تا رفع دغدغه‌ها و مشکلات مردم. ظاهرا نگاهی که از سوی برخی نمایندگان درخواست‌کننده استیضاح برای به چالش کشیدن دولت جریان پیدا کرده، موید جبران شکست انتخاباتی است.

 
 
در حالی اصلاح‌طلبان مسئله تحریم را مطرح می‌کنند که بخشی از تورم پچند ماه اخیر ریشه در اظهارات ناسنجیده امثال آقایان همتی و تیم اقتصادی دارد که القا کردند دولت در حل مشکلات ناتوان، و ناچار از مذاکره دوباره با عهدشکنان برجام است.
 
این القای نا اطمینانی وقتی با فضاسازی مسموم رسانه ای ترکیب می شود، موجب هیجان تبدیل سرمایه به کالا و ارز و... می شود و هیزم در آتش تورم می ریزد. این سرمایه ها می توانست در خدمت تولید در آید و حال آن که یکی از توجیهات مذاکره، جذب سرمایه گذاری است!

آرزوی محالِ "کار پشت میزی و دستمزد ۵۰ میلیون تومانی"!/ امام گفت انقلاب کردیم تا این کتاب را بخوانیم

۷ بازديد

"تفسیر تسنیم" اثر ۴۰ سال فعالیت تألیفی و تفسیری آیت الله جوادی آملی است که می تواند مبنای جدیدی برای تنظیم حرکت مسئولان و البته متولیان تعلیم و تربیت به سمت بهبود کیفیت حکمرانی اسلامی در ایران باشد.


سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

 

***

 

امام گفت انقلاب کردیم تا این کتاب را بخوانیم

 

آیت الله حسن رمضانی، عضو مجمع عالی حکمت اسلامی و از اساتید فلسفه و عرفان اسلامی حوزه علمیه طی سخنانی در یک جلسه فرهنگی گفته است: برخی گمان می کنند عرفان امری فردی و شخصی است. این امر بر خلاف مبانی اهل معرفت است زیرا اسفار اربعه که مورد اعتقاد اهل سلوک است بر خلاف این است. سفر اول از خلق به سوی خدا و حق، سفر دوم نیز با حق و درباره حق است؛ سفر سوم بازگشت به میان مردم و جامعه و سفر چهارم نیز سیر کردن در میان خلق در مسیر حق است و انتهای این سلوک بهره مند کردن خلق از سفر عارف است.

وی در ادامه با تأکید بر اینکه عارف واقعی تک تک افراد را با معارف آشنا می کند بیان داشت: قدرت است که حرف اول را در سراسر جهان می زند و هرکس که می خواهد معارف و اعتقادات خود را پیش ببرد با تکیه بر قدرت چنین می کند؛ کسی که بخواهد معارف الهی را پیش ببرد بدون قدرت سیاسی نمی تواند و ما باید امر اجتماعی را با معارف خود پیش ببریم.

به گزارش رسا، این استاد درس خارج حوزه علمیه قم تصریح کرد: عارفانی که در این مسیر به ثمر و کمال رسیده همواره به فکر مردم و جامعه بوده و در جوامع بشری سازنده و تأثیرگذار بودند. هر حرکت خدایی که در جامعه تحقق پیدا کرده با تلاش این افراد تحقق پیدا کرده است. امام خمینی فقیهی عارف بود که ولایت ایشان نیز ولایت یک انسان به مقصد رسیده و به کمال دست یافته بوده است.

سردبیر مجله «کاوشی در معرفت اجتماعی» همچنین با اشاره به مباحثه مرحوم امام خمینی(ره) با عروس خود در مباحث کتاب فصوص اظهار داشت: از ایشان نقل شده که انقلاب کردیم تا فصوص را بخوانیم.[۱]

 

*منظور از فصوص کتاب فلسفی فصوص الحکم اثر ابن عربی است که به عرفان نظری می پردازد.

همه باید بدانیم و بدانند که اساسا انقلاب اسلامی بر اساس همین نظریه حادث شد که فقه و عرفان و فلسفه؛ جملگی باید از خدمت به مردم و بسط عدالت به مردم به سر منزل مقصود برسد.

چه اگر خدمت به مردم و تلاش برای برقراری سایت رسمی بت فوروارد حکومت عدل الهی نباشد؛ عرفان و فقه و فلسفه تبدیل به مشتی امر بیفائده به حال بشریت و مستبعد از رسالت آفرینش انسان خواهند بود.

در این زمینه نگاهی به زندگی و زمانه فلاسفه و عرفایی که کاری با بشریت نداشتند و گامی در جهت خدمت به مردم بر نداشتند مایه عبرت است.

همچنانکه درس گرفتن از زندگی فیلسوفان و عارفانی همچون امام خمینی، شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید چمران، آیت ا... حسن زاده عاملی، آیت ا... جوادی آملی و... نیز نشان می دهد که چطور در جهت خدمت به خلق و الهی کردن جامعه خویش پیشگام شدند، به جبهه های نبرد حق علیه باطل شتافتند و حتی کسانی از آنها جان خویش را فدای اهداف الهی کردند.

تأکید انقلاب اسلامی و پیشگامان آن بر فلسفه و اندیشیدن؛ دُرّ گرانبهایی است که باید پاس داشته شود و عوام و خواص جامعه همواره به آن توجه کنند.

 

***

 

آرزوی محالِ "کار پشت میزی و دستمزد ۵۰ میلیون تومانی"!

 

حسین عبده تبریزی، از کارشناسان مبرّز اقتصاد کشورمان در بخشی از یک مصاحبه پیرامون معضل نبود نیروی کار در ایران گفته است: دستمزدها در ایران به دلیل این‌که بالا نرفته، یک عده خیلی کار نمی‌کنند و یا کارهای جانبی حاشیه‌ای انجام می‌دهند.

به گزارش خبرآنلاین، او می افزاید: در کارخانه ها خانم ها دارند کار می کنند چون کارگر مرد پیدا نمی شود. در شهرک های صنعتی هم مشکل کارگر دارند. در برخی شهرک های صنعتی حتی از زندانیان استفاده می‌شود.

عبده تبریزی متذکر می‌شود: مشارکت در اقتصاد ما خیلی پایین است. نرخ پایین مشارکت (یعنی عدم ورود بخش زیادی از نیروی کار به بازار کار) به این معناست که یک عده درس می‌خوانند و یک عده هم کارهای جانبی انجام می‌دهند که کارهای رسمی نیست. جالب است که مشارکت در اقتصاد پایین -و بیکار زیاد- است، اما کارخانه‌ها می‌گویند کارگر نیست.

او با اشاره به ضریب بالای حضور اتباع افغانستانی در مشاغل ایران می گوید: الان حتی در کارهای خانگی هم خانم های افغانستانی دارند کمک می کنند به نگهداری سالمندان و بیماران. از یک طرف بخاطر سرکوب دستمزدها ما دچار کمبود نیروی کار هستیم. از طرفی هم ممنوعیت گذاشتیم برای به کارگیری کارگران افغانستانی. در حالی که بخش زیادی از اینها دارند کار می کنند و در ابعادی از صنعت هم حضور ۱۰۰ درصدی دارند. نیروی کار ما آمادگی ندارد با دستمزدهای موجود کار کند.[۲]

 

*درباره اظهارات آقای عبده باید خاطرنشان کرد که اقتصاد ایران در بحث کار به معضل "بیکاری شیک" مبتلاست. به این معنی که کارجویان به دلیل برخورداری از سطحی از معیشت و درآمد؛ حاضر به پذیرش هر شغلی نیستند.

دقت شود که نرخ بیکاری حدود ۷ درصدی ایران منطبق با استاندارد جهانی است و ایران اسلامی در آمار اشتغال وضعیت بسیار خوبی دارد لکن نمی توان از معضل و آسیب های مقوله بیکاری شیک غافل شد.

بر خلاف نظر آقای عبده؛ ما معتقدیم که علت بروز پدیده بیکاری شیک نبود دستمزدهای مطلوب نیست زیرا به هر حال در یک اقتصاد پویا؛ همه مشاغل در رده یکسان درآمدی نیستند.

علت این مسئله بیشتر به نبود فرهنگسازی و ترویج فرهنگ های غلط در زمینه درآمد و معیشت برمی گردد که موجب شده قشری از کارجویان ایرانی به دنبال درآمدهای بالا و البته کارهای پشت میزی باشند!

و مادام که این فرهنگ غلط و آرزوهای محال آن ترویج شود؛ معضل بیکاری شیک و پایین بودن مشارکت اقتصادی با هر میزان دستمزد معقولی حل نخواهد شد.

در پیوست مقوله بیکاری شیک باید دانست همانطور که آقای عبده هم اشاره دارند؛ اقتصادهای اینچنینی چاره ای جز "واردات نیروی کار" ندارند و کشور ما باید هر چه زودتر در زمینه واردات نیروی کار و پیوست های اجتماعی و فرهنگی و امنیتی این قضیه تمهیدات لازم را بیاندیشد.

درباره مقوله واردات نیروی کار و بیکاری شیک؛ این گزارش چندی قبل وبلاگ مشرق را نیز بخوانید.

 

***

 

"تفسیر تسنیم"؛ گامی جدید در پیشرفتگی حکمرانی اسلامی در ایران

 

رهبر معظم انقلاب در دیدار با دست اندرکاران همایش رونمایی از تفسیر ۸۰ جلدی تسنیم؛ با تجلیل از شخصیت ممتاز آیت‌الله جوادی آملی مفسّر بزرگ قرآن کریم و صاحب تفسیر تسنیم؛ حوزه علمیه را وام‌دار مجاهدت این عالم فرزانه در ممارست بیش از ۴۰ ساله برای تحقیق و تدریس و تألیف تفسیر تسنیم دانستند و افزودند: البته فعالیت‌های آیت‌الله جوادی آملی در زمینه علوم عقلی و نقلی و کارهای فقهی، فلسفی و عرفانی ایشان همگی مهم و درخور تقدیر است اما هیچکدام قابل مقایسه با کار تفسیر قرآن ایشان نیست.

به گزارش مشرق، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تفسیر تسنیم را مایه افتخار شیعه و حوزه علمیه خواندند و در بیان برخی خصوصیات این تفسیر گفتند: قوت تفکر عقلانی مفسّر محترم، کمک زیادی به فهم نکات لطیف و ظریف نهفته در آیات قرآن کرده است. همچنین این تفسیر مشابه تفسیر المیزان اما به روزتر و با گستردگی بیشتر، سرشار از مطالب دانستنی و قابل استفاده و در واقع یک دائرة المعارف جامع است.[۳]

 

*تفسیر ۸۰ جلدی تسنیم که حاصل ۴۰ سال درس تفسیری علامه جوادی آملی است؛ همانطور که انتظار می رفت مورد تفقد ویژه مقام معظم رهبری واقع شد و روزآمدی و گستردگی آن نسبت به تفسیر شریف المیزان نیز مورد تأکید قرار گرفت.

هم اکنون بر همه ارکان تعلیمی و تربیتی جامعه و حکومت است که این تفسیر را مبنا قرار داده و سمت حرکت خود را با قطب نمای تسنیم تنظیم کنند.

بدیهیست که دائره المعارف جامع تسنیم می تواند راهگشای مشکلات جامعه و پاسخگوی شبهات مختلف باشد و در افزایش کیفیت حکمرانی اسلامی و گشودن دروازه های تمدن اسلامی تأثیر بسزایی داشته باشد.

ترویج خوانش این تفسیر در سطح جامعه و تبلیغ آن یک رکن مهم در تحقق مقولات پیش گفته است.

روزنامه شرق: پروژه وفاق پزشکیان شکست خورده و دولت او «تنها» است/ مسعود از چهارچوب بیرون بزند!

۷ بازديد

جوسازی‌های رادیکال‌ها و نیروهای برساختار مانع اصلی در برابر وفاق دولت پزشکیان بوده و کار را برای وی سخت کرده است.
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژه‌های مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*********

با گذشت شش ماه از آغاز به کار دولت چهاردهم ملقب به دولت وفاق ملی، بررسی عملکرد آن و چشم‌انداز پیش‌روی کشور، به یکی از موضوعات مهم در فضای سیاسی و رسانه‌ای تبدیل شده است.

در این مدت، دولت اقدامات مختلفی را در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی انجام داده، اما برخی برنامه‌های مدنظر نیز به دلایل مختلف عملیاتی نشده‌اند. این موضوع، پرسش‌هایی را درباره رویکردهای آتی دولت و میزان تحقق وعده‌های آن در میان کارشناسان و افکار عمومی ایجاد کرده است.

روزنامه آرمان امروز درباره کارنامه دولت در آخرین روزهای سال نوشته است:

پزشکیان در این شش ماه، نام دولت خود را «دولت وفاق» گذاشته‌اند، که به رغم کارشکنی‌هایی که در مسیر این ایده وجود داشته، توانسته است در برخی زمینه‌ها تاثیرگذار باشد. در این مدت، شاهد همسویی و اجماع نسبی در بین سران سه قوه، مسئولین ارشد قوه قضائیه، مجلس، دولت و حتی بیت رهبری بوده‌ایم که به نظر می‌رسد یکی از شانس‌های مهم دولت آقای پزشکیان در این دوران بحرانی بوده است. در غیر این صورت، بدون این همراهی‌ها و هماهنگی‌ها، ادامه کار دولت تقریباً غیرممکن می‌شد.

این روزنامه در ادامه می‌نویسد:

از دیگر دستاوردهای دولت آقای پزشکیان، می‌توان به شکستن تابوهایی در کشور اشاره کرد. انتخاب افرادی از اقلیت‌های قومی و مذهبی، مانند کردها و اهل تسنن، برای سمت‌های اجرایی در دولت، نشان‌دهنده تلاش برای ایجاد تنوع و همبستگی بیشتر در سطح مدیریتی کشور است. همچنین، اقدامات مثبتی در جهت بحران‌زدایی‌های قومی، به ویژه در مناطق سیستان و بلوچستان، و دلجویی از شخصیت‌های مذهبی نظیر مولوی عبدالحمید، از دیگر نقاط قوت این دولت سایت رسمی بت فوروارد به شمار می‌آید. علاوه بر این، حضور جوانان و نسل‌های جدید انقلاب در مناصب اجرایی و جلب مشارکت زنان در پست‌های مدیریتی نیز از دستاوردهای مثبت دولت آقای دکتر پزشکیان در این مدت بوده است.

 

روزنامه شرق اما دولت پزشکیان را شکست خورده خوانده و می‌نویسد:

دولت چهاردهم دولتی «تنهاست»، شاید تنهاترین دولت پس از انقلاب؛ «دولتی تنها» که اگر بر تنهایی‌اش غلبه نکند، ادامه مسیر چهارساله برای آن بعید به نظر می‌رسد. در این وضعیت باید تفرقه و پراکندگی قدرت در نظام حکمرانی کاهش و در قالب پروژه «وفاق» در قوه مجریه تجمیع و به هماهنگی و همکاری تبدیل شود و هم‌زمان با آن، بخشی از قدرت فراهم‌آمده از این مسیر، به جامعه منتقل و از شکاف دولت با مردم کاسته شود که در سال‌های اخیر بر شدت آن افزوده شده است. دولتی که نه قدرت در آن، چنان پخش است که به ناکارآمدی بینجامد و نه آن‌چنان متصلب که ساختاری استبدادی را مستقر کند. راه‌حل مسعود این است!

 

مطالب بیان شده از سوی این رسانه اصلاح‌طلب در شرایطی است که کاملا مشهود است که اصلاح طلبان تلاش دارند تا برای پیگیری اهداف و مطالبات خود دولت را تحت فشار قرار داده و از سوی دیگر بدون هیچ گونه اشاره‌ای به سهم خواهی‌های اصلاح‌طلبان از دولت می‌کوشند تا نعل وارونه زده و این سهم خواهی ها در پوشش عدم تامین مطالبات خود به حاشیه برانند.

از جانب دیگر اما تاکید بر سرمایه سوزی دولت در صورت عدم تامین مطالبات اصلاح طلبان را باید ترجمان دیگری از عبور از پزشکیان معنا کرد.