اخبار مهم

اخبار مهم

۷۵ درصد کابینه پزشکیان از افراد مخالف هستند که باید تجدیدنظر شود

۸ بازديد

روزهای سخت پزشکیان بدون ظریف|همتی قربانی بانک مرکزی شد!

 

 
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:یک فعال سیاسی درباره مقصر افزایش قیمت دلار گفت: اگر بخواهیم دنبال مقصر نوسانات ارزی بگیریم، در درجه اول بانک مرکزی است.

خبرآنلاین نوشت: «وفاق ملی» شکست خورد. این تحلیلی است که برخی از سیاسیون بعد از استیضاح عبدالناصر همتی، وزیر اقتصاد و استعفای محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیس جمهوری بر آن تاکید می کنند. 
چنانچه غلامحسین کرباسچی، فعال سیاسی اصلاح طلب بیان کرده بود: « ما آقای پزشکیان را آدم صادق، خوش‌قلب و پاکی می دانیم که دلش می‌خواهد خدمت کند. منتها تجربیات سیاسی نشان داده که شعارهایی مثل وفاق در کشور آنقدر تاثیر متقابل ندارد. یعنی یک نفر هرچقدر کوتاه بیاید، طرف مقابل آن جری‌تر شود.»

جلال محمودزاده، نماینده ادوار مجلس و از حامیان انتخاباتی مسعود پزشکیان نیز گفت: «به نظرم این استیضاح می‌تواند در به پایان رسیون ماه‌عسل میان دو قوه مقننه و مجریه موثر باشد. قبل از آنکه دولت اقای پزشکیان شکل بگیرد و ایشان در انتخابات پیروز شد، با شعار ایشان برای استفاده از نیروهای سیاسی مخالف در دولت مخالف بودم. این کار اشتباهی است و هر دولتی که بخواهد موفق باشد، باید نیروهای خودش را در مسئولیت قرار بدهد.»

وی تاکید کرد که؛ «بیش از ۷۵ درصد کابینه آقای پزشکیان از افراد و نیروهای سیاسی مخالف دولت هستند اما اصولگرایان هنوز به این درک نرسیدند. دولت اگر در شعار خود تجدیدنظر نکند باید منتظر شعارهای سخت باشد.»

مشروح گفت و گوی جلال محمودزاده، نماینده ادوار مجلس را در در ادامه می خوانید؛

آقای محمودزاده! روز یکشنبه آقای همتی توسط نمایندگان استیضاح شدند، آیا می توان گفت که وفاقی که آقای پزشکیان بر آن تاکید کردند، شکست خورد؟

به نظر من، آن رویکردی که آقای پزشکیان درباره وفاق مدنظر داشت، باعث شد که تعدادی از مسئولین مخالف دولت که در ایام انتخابات هم کارشکنی کردند، با همین شعار باقی بمانند. این موضوع جوابگو نیست و هنوز ۶ ماه نشده، مجلس دوازدهم یکی از وزرای اقتصادی را استیضاح کند. باید به وزرا حداقل یک سال فرصت داد تا برنامه‌هایشان را ارائه کنند. نمی‌توانیم در عرض ۵ یا ۶ ماه عملکرد وزرا را ارزیابی کنیم. باید فرصت داد اما روز گذشته دیدیم که شعار وفاق ملی جوابگو نیست.

آقای پزشکیان در این باره اشتباه کردند و این موضوع باعث شده که در استان های مختلف، استانداران کاملا مخالف روی کار بیایند. فرمانداران و بخش‌داران بر اساس شعار وفاق ملی، مجددا به کارگرفته شدند. اما زمانی که مجلس باید این شعار را در نظر می‌گرفت، اما اینکار را نکرد و یکی از وزرای اقتصادی را زد. آقای پزشکیان در پیش‌برد شعار وفاق ملی موفق نبوده است. 

شعار وفاق ملی اشتباه است

به نظرم این استیضاح می‌تواند در به پایان رسیدن ماه‌عسل میان دو قوه مقننه و مجریه موثر باشد. قبل از آنکه دولت اقای پزشکیان شکل بگیرد و ایشان در انتخابات پیروز شود، با شعار ایشان برای استفاده از نیروهای سیاسی مخالف در دولت مخالف بودم. این کار اشتباهی است و هر دولتی که بخواهد موفق باشد، باید نیروهای خودش را در مسئولیت قرار بدهد.

دولت یک موتور محرک ماشین است که این اعضاب این موتور باید هماهنگ با هم حرکت کنند و نمی‌شود هر قطعه ای را از کشوری آورده و بگوییم موتور خوبی است. اگر بدنه دولت هماهنگ نباشد، در مسائل اجرایی حتما دچار مشکل خواهد شد و در ۲ سال آینده تنش ها شدت بیشتری پیدا می‌کند. شعار وفاق ملی اشتباه است و باید دولت از نیروهای سیاسی همراه استفاده کند تا کشور را رو به جلو ببرند.

دولت باید منتظر روزهای سخت باشد اگر...

برخی از مسئولان اجرایی فعلی برخلاف دولت حرکت می‌کنند و کارشکنی می‌کنند. به طور مثال، تدریس زبان مادری یکی از شعارهای آقای پزشکیان بود اما در پی مخالفت یکی از نمایندگان دولت که از طیف مخالف دولت بود، این طرح رای نیاورد.

این موضوع در رسانه ها و در میان مردم برای دولت گران تمام شد. اقای همتی هم با رای بالایی استیضاح شد و بی سابقه بوده است. شعار وفاق ملی یکطرفه از سوی دولت است اما مجلس اصولگرا این شعار را درک نکرده است. بت فوروارد بیش از ۷۵ درصد کابینه آقای پزشکیان از افراد و نیروهای سیاسی مخالف دولت هستند اما اصولگرایان هنوز به این درک نرسیدند. دولت اگر در شعار خود تجدیدنظر نکند باید منتظر روزهای سخت باشد. 

پزشکیان یکی از دوستان کاربلد و صمیمی خود را از دست می دهد

* روز گذشته آقای ظریف هم به علت توصیه های رئیس قوه قضائیه، از سمت خود استعفا دادند، شما چه ارزیابی از این اتفاق دارید؟

رفتن آقای ظریف می تواند دولت آقای پزشکیان را دچار چالش کند. در حال حاضر، بیشتر افرادی که در دولت هستند، با دولت قبل همکاری می کردند. با خروج آقای ظریف، آقای پزشکیان یکی از دوستان کاربلد و صمیمی خود را از دست می دهد و می تواند در ۳ سال آینده مشکلاتی را برای دولت ایجاد کند.

ایشان در بحث سیاست خارجی و مذاکرات مشورت هایی خوبی را به دولت می دادند اما رفتن ایشان باعث ایجاد چالش در پیگیری مذاکرات می شود. یعنی اگر دولت بخواهد با اروپا مذاکره کند و نشست هایی را با شورای اروپا داشته باشد، دچار چالش شده و حضور آقای ظریف در دولت ضروری بود. 

آقای اژه ای هم با استناد به قانون مشاغل حساس به آقای ظریف توصیه کردند که کنار برود. از نظر این قانون حضور آقای ظریف در دولت قانونی نبود. البته تعداد دیگری هم هستند که این شرایط را دارند. 

پتروشیمی‌ها و شرکت های فروش نفتی ارز را وارد بازار نمی‌کردند

* آقای محمودزاده، زمانی که خبر کلیدخوردن استیضاح آقای همتی آمد، قیمت ارز و سکه کاهش پیدا کرد. بعد از استیضاح ایشان هم قیمت بازار پایین آمد. به نظر شما عجیب نیست که بازار بخواهد به یک نفر واکنش نشان بدهد؟ 

بحث بالا رفتن ارز و نوسانات شدید آن، دست وزارت اقتصاد نیست. ما در شرایط بسیار سخت اقتصادی و تحریم هستیم. تصمیم سازی و تصمیم گیری در کلان کشور در دست وزیراقتصاد نیست. از سوی دیگر، مسئولیت تعدادی از بنگاه های اقتصادی در دست اصولگرایان تندرو است. مثلا پتروشیمی‌ها، شرکت های کلانی که ارز را در دست دارند اما آن را وارد کشور نمی‌کردند که دولت دچار چالش شود.

ما می‌بینیم در این ماه هایی که دچار مشکل نوسانات ارزی بودیم، بسیاری از پتروشیمی‌ها و شرکت های فروش نفتی ارز را وارد نمی‌کردند و بعید نیست که در این یکی دو روزه ارز را وارد کرده باشند که اثر مقطعی داشته باشد. به نظر من باید با توجه به شرایط کشور که بحث تورم در دست وزارت اقتصاد نیست و سیاست های کلان کشور تعیین می‌کند قیمت دلار چقدر باشد. احتمالا سیاست هایی پشت پرده قرار دارد. 

رئیس کل بانک مرکزی کنار گذاشته شود

* نقش آقای فرزین را در این مشکلات چطور می‌بینید؟ 

اگر بخواهیم دنبال مقصر نوسانات ارزی بگیریم، در درجه اول بانک مرکزی است. بانک مرکزی به همراه وزارت اقتصاد  نمی‌توانند در شرایط تحریمی اثرگذار مستقیم باشند  ولی اگر بخواهیم دنبال دلیل بگردیم، بانک مرکزی اثر ۲ برابری به وزارت اقتصاد دارد و باید رئیس کل بانک مرکزی کنار گذاشته شود.

در انتظار ژوئن بحرانی؛ چرا بی‌بی به دنبال خارج کردن پرونده ایران از دستورکار ترامپ است؟

۷ بازديد

 انتقاد علنی ترامپ از نئوکان‌هایی مانند پومپئو، جان بولتون و نیکی هیلی، اخراج بریان هوک که دست‌پرورده بولتون بود، و قول پسرش، دونالد جونیور برای کنار گذاشتن نئوکان‌ها از دولت دوم ترامپ نشان می‌دهد که او متوجه شده که سیاست بدی به او قالب شده و اکنون می‌خواهد به گونه‌ای متفاوت با ایران تعامل کند.



به گزارش اکوایران، زمانی که دونالد ترامپ در ژانویه وارد کاخ سفید شد، در فکر مجازات ایران نبود. در حقیقت، او تلاش کرده بود تا با اجتناب از اظهارات توهین‌آمیز، رد تغییر رژیم و تعیین سلاح‌های هسته‌ای به عنوان تنها خط قرمز خود، تمایل خود را برای یک توافق بیان کند. سیگنال‌های مشابهی از ایران هم آمد. گفت‌وگوهای مستقیم با ترامپ خط جدید در تهران بود. اما این پنجره فرصت منحصر به فرد به سرعت در حال بسته شدن است، عمدتاً به این دلیل که ترامپ حواسش نیست. سیاست آمریکا در قبال ایران دوباره در دستان نئوکان‌ها افتاده که امید ترامپ برای رسیدن به یک توافق با ایران در دوره اول ریاست جمهوری‌اش را خراب کردند و جنگ را محتمل کردند.


تریتا پارسی برای وبسایت امریکن کانسروتیو نوشت: در آن زمان، علی‌رغم لفاظی‌های پر سر و صدا و تهدیدات نظامی، ترامپ واقعاً به دنبال یک توافق جدید با ایران بود. اما او از مشاورانی مانند مایک پومپئو و جان بولتون که قصد داشتند اوضاع را به سوی جنگ سوق دهند، مشاوره‌های غیرصادقانه‌‌ای دریافت کرد.

برای ترامپ، این منطقی به نظر می‌رسید. او به دنبال یک توافق بود و فشار بر ایران قبل از مذاکرات با عقل جور در می‌آمد. برای ترامپ، خواسته‌های حداکثری فقط بخشی از بازی بود و تهران قطعاً این را می‌فهمید. اما پومپئو و بولتون از ابتدا می‌دانستند - همانطور که هر کسی که دینامیک‌های ایران و فرهنگ استراتژیک و ایدئولوژیک حکومت روحانیت را درک می‌کرد، می‌دانست - که درخواست برای تسلیم ایران همراه با تحریم‌های خفه‌کننده، اگر هدف جنگ باشد استراتژی کاملی است، اما نه برای مذاکره.

تغییر آشکار برخورد ترامپ
لفاظی‌های ترامپ درباره ایران در سال 2024 به طور قابل توجهی متفاوت بود. اشاره‌های به تغییر رژیم، خواسته‌های حداکثری و توهین‌ها کنار گذاشته شده بودند. در عوض، او بر تمایل خود به توافق و صلح تمرکز کرد. نامزد معاونت ریاست جمهوری او، جی. دی. ونس، در مخالفت با جنگ با ایران استدلال استراتژیک مطرح کرد و در برنامه «شوی تیم دیلون» گفت که «منفعت ما در این است که وارد جنگ با ایران نشویم»، و اینکه منافع ایالات متحده و اسرائیل در قبال ایران متفاوت است. نخست‌وزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو نمی‌توانست از این اظهارات خوشحال باشد.

 

انتقاد علنی ترامپ از نئوکان‌هایی مانند پومپئو، جان بولتون و نیکی هیلی، اخراج بریان هوک که دست‌پرورده بولتون بود، و قول پسرش، دونالد جونیور برای کنار گذاشتن نئوکان‌ها از دولت دوم ترامپ نشان می‌دهد که او متوجه شده که سیاست بدی به او قالب شده و اکنون می‌خواهد به گونه‌ای متفاوت با ایران تعامل کند. زمانی بر این موضوع بیشتر تأکید شد که او یک یادداشت ریاست جمهوری را امضا کرد که به طور رسمی فشار حداکثری را بر ایران بازمی‌گرداند، در حالی که آن یادداشت را کم‌اهمیت جلوه داد و اعلام کرد که «مردد» و «ناراضی» است که آن را امضا می‌کند.

 

پرونده ایران فعلاً اولویت اصلی نیست
هرچند ترامپ به دنبال یک توافق با ایران است، در هفته‌های اخیر واضح شده که ایران اولویت اصلی او نیست. با بحران اوکراین، غزه و تنش‌ها با مکزیک و کانادا، بحران ایران هنوز آن‌قدر فوریت پیدا نکرده است.

و هر چیزی که اولویت ندارد به دیگران در دولت سپرده می‌شود که ممکن است با سیاست خارجی «اول آمریکا»ی او همسو نباشد. پرونده کم اولویت ایران، در حال حاضر در دست شورای امنیت ملی است که صداهای تندرو بر آن مسلط هستند. همانطور که در یادداشتی که ترامپ نمی‌خواست آن را امضا کند آمده، سیاست پیش‌فرضی که آن‌ها دنبال می‌کنند، همان رویکردی است که پومپئو و بولتون در سال 2018 دنبال می‌کردند.

به نوشته پارسی، در حقیقت، اشتراک زیادی بین آنچه ترامپ گفته که می‌خواهد و آنچه که در یادداشت آمده وجود ندارد. در حالی که ترامپ تنها سلاح هسته‌ای را به عنوان خط قرمز خود ذکر کرده است، یادداشت حاوی بسیاری از 12 خواسته معروف پومپئو از ایران است که به منظور نابودی هر توافقی طراحی شده‌اند. این یادداشت غنی‌سازی هسته‌ای به طور کلی، نه تنها غنی‌سازی به سطح تسلیحاتی را ممنوع می‌کند، که خواسته‌ای است که اسرائیل به شدت برای آن به آمریکا فشار می‌آورد و چشم‌انداز دیپلماتیک را از بین می‌برد. علاوه بر این، این یادداشت خواستار جلوگیری از دسترسی ایران به موشک‌های بالستیک قاره‌پیما و خنثی کردن «شبکه ایران» می‌شود. در نهایت، کمپینی برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران آغاز می‌کند و تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران را از طریق مکانیزم «اسنپ‌بک» تحریم‌ها که در توافق هسته‌ای باراک اوباما آمده، دوباره اعمال می‌کند.

این تفاوت عظیم بین اهداف اعلام شده ترامپ و سیاست مندرج در یادداشت باعث شده است که تهران تردید کند و رهبر ایران ایده گفت‌وگوهای مستقیم با ایالات متحده را کنار بگذارد. رئیس‌جمهور اصلاح‌طلب ایران نیز وعده انتخاباتی خود برای آغاز گفت‌وگو با ایالات متحده را کنار گذاشته است. نگرانی‌های ایران دو چیز است: اولاً، اینکه نئوکان‌ها در کاخ سفید هرگونه تلاش دیپلماتیک را خراب خواهند کرد، همانطور که در سال‌های 2019-2020 انجام دادند. و دوم، اینکه ترامپ از مذاکرات هسته‌ای شروع کند و سپس به مسائلی که ایران آن‌ها را خط قرمز می‌داند، بپردازد.

جبهه هسته‌ای
اگرچه موقعیت منطقه‌ای ایران پس از سقوط بشار اسد در سوریه و تضعیف حزب‌الله آسیب دیده، اما وضعیت در جبهه هسته‌ای متفاوت است. ایران برنامه هسته‌ای خود را به طور چشمگیری گسترش داده است - آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گزارش می‌دهد که ایران حدود 275 کیلوگرم اورانیوم با غنای 60 درصد جمع‌آوری کرده است. این مقدار برای ساخت شش سلاح کافی است و ایران هر 30 روز یک بار مواد شکاف‌پذیر کافی برای یک سلاح تولید می‌کند. اگرچه اهرم ایران ضعیف شده، اما هنوز به نقطه تسلیم نرسیده است و اقتصاد بحران‌زده‌اش در آستانه فروپاشی نیست. بازگشت به فشار حداکثری نه تنها باعث می‌شود تهران بیشتر در برنامه هسته‌ای خود سرمایه‌گذاری کند، بلکه شاید مهم‌تر از آن، تحولات منطقه‌ای باعث تقویت صداهایی در ایران شده که به جای استفاده از برنامه هسته‌ای به عنوان یک برگ چانه‌زنی با آمریکا، به ساخت بمب هسته‌ای تمایل دارند.

در دوره‌ای که ایالات متحده تحت ریاست جمهوری جو بایدن اسرائیل را مسلح و محافظت کرد در حالی که تل‌آویو به آنچه که بسیاری از کارشناسان آن را نسل‌کشی می‌دانند دست می‌زد،  و زمانی که اسرائیل بدون هیچگونه مخالفتی از سوی غرب در حال تصرف سرزمین در کرانه باختری، لبنان و سوریه است، و نظم جهانی به سمت «هر کسی برای خودش» حرکت می‌کند، درخواست تسلیم هسته‌ای ایران به جای یک توافق متوازن، زمینه را برای جنگ فراهم خواهد کرد.

 

اظهارات ترامپ در طول یک سال گذشته نشان می‌دهد که او این موضوع را درک کرده است. اما تا زمانی که ایران اولویت نداشته باشد - ترامپ حتی هنوز نماینده‌ای برای ایران منصوب نکرده است و این باعث شده که ایرانی‌ها مطمئن نباشند باید با چه کسی سر و کار داشته باشند - رویکرد پیش‌فرض نئوکان‌ها پیگیری خواهد شد که پنجره برنامه‌های دیپلماتیک ترامپ را می‌بندد.

بولتون و پومپئو دیگر در کاخ سفید نیستند، اما سایه آن‌ها همچنان مسیر ترامپ را برای رسیدن به صلح سد می‌کند.

پنجره زمانی
تا ماه ژوئن، این بحران به شدت بدتر و احتمالاً غیرقابل حل خواهد شد. بند اسنپ‌بک در توافق هسته‌ای ایران در ماه اکتبر منقضی می‌شوند و به احتمال زیاد اروپایی‌ها این بند را در ماه ژوئن فعال خواهند کرد، که باعث می‌شود ایران اعلام کند که از پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) خارج می‌شود. با توجه به اطلاعیه مهلت 90 روزه الزامی، ایران تا اکتبر نمی‌تواند به طور رسمی از این پیمان خارج شود، که فقط سه ماه برای مذاکرات باقی خواهد گذاشت. اگر مذاکرات شکست بخورند، تحریم‌های سازمان ملل دوباره اعمال خواهند شد و ایران کاملاً از پیمان NPT خارج خواهد شد. در این مرحله، جنگ تنها مسئله زمان خواهد بود.

اسرائیل همچنان فاکتور غیرقابل پیشبینی است. از اواسط دهه 1990، اسرائیل تلاش کرده تا ایران را به اولویت اصلی امنیت ملی ایالات متحده تبدیل کند و مرتباً تهدید به اقدام نظامی علیه برنامه هسته‌ای ایران کرده است. هدف واقعی، اما، این بوده که یا موضع واشنگتن را در قبال ایران سخت‌تر کند یا ایالات متحده را وارد جنگی کند که اسرائیل آغاز خواهد کرد، زیرا اسرائیل ظرفیت از بین بردن تأسیسات هسته‌ای ایران را ندارد.

 

استراتژی ترجیحی اسرائیل
با ضعیف شدن بازدارندگی ایران و دولت بایدن که تقریباً تمام محدودیت‌های مقابل اسرائیل را برداشته است - سیاست‌هایی که ترامپ احتمالاً آن‌ها را ادامه خواهد داد - نتانیاهو اکنون آمادگی بیشتری برای حمله مستقل به ایران دارد. اسرائیل معتقد است که می‌تواند پیامدهای آن را مدیریت کند بدون اینکه ایالات متحده را وارد این بحران کند. با این حال، پنجره‌ای که اسرائیل برای شروع جنگ دارد، تنها تا زمانی باز است که توجه ترامپ به مسائل دیگری معطوف باشد و سیاست پیش‌فرض واشنگتن مانع دیپلماسی باشد. در نتیجه، نگه داشتن ایران خارج از دستورکار اصلی ترامپ، استراتژی ترجیحی اسرائیل شده است.

اما اسرائیل در حال اشتباه محاسباتی است. بت فوروارد حتی پس از اینکه ایالات متحده بیش از 23 میلیارد دلار در ماشین جنگی اسرائیل سرمایه‌گذاری کرد، تل‌آویو نتواست حماس را که درست در کنار مرزهای آن قرار دارد از بین ببرد. و ایالات متحده هنوز باید این بحران را مدیریت کند. در واقع، تمرکز ترامپ بر غزه یکی از دلایلی است که او از مسئله ایران منحرف شده است. ایران حتی در وضعیت ضعیف شده، هنوز ظرفیت شلیک صدها موشک پیشرفته به سمت اسرائیل و پایگاه‌های آمریکایی در منطقه را دارد - موشک‌هایی که در اکتبر 2024 از دفاع هوایی اسرائیل عبور کردند.

اسرائیل می‌تواند در قدرت آتش از ایران پیشی بگیرد. در 15 ماه گذشته، اسرائیل توازن منطقه‌ای را به شدت به نفع خود تغییر داده است. با این حال، هنوز نمی‌تواند برنامه هسته‌ای ایران را بدون اینکه یک بحران عظیم به راه اندازد که ایالات متحده را وارد جنگ کند، نابود کند. ترامپ ممکن است در حال حاضر از پرونده ایران منحرف شده باشد، اما اگر جنگ آغاز شود، ایران منابع ایالات متحده را از سایر اولویت‌های استراتژیک، از شرق آسیا گرفته تا مرز مکزیک، دور خواهد کرد.

ترامپ در سخنرانی تحلیف خود اعلام کرد: «افتخارآمیزترین میراث من صلح‌سازی و متحد کردن مردم خواهد بود.» او این موضوع را تقریباً روزانه تکرار کرده است. افرادی که به او نزدیک هستند تأکید می‌کنند که او به دنبال جایزه صلح نوبل است. او فرصت منحصر به فردی برای دستیابی به یک توافق با تهران دارد، فرصتی که هیچ رئیس‌جمهور دیگری در آمریکا نداشته است. اما اگر سیاست ایران را به نئوکان‌های شورای امنیت ملی واگذار کند، این فرصت به بحران تبدیل خواهد شد و میراث او ممکن است از صلح به جنگ تغییر کند.

خراج جنجالی نماینده دموکرات از کنگره در حین سخنرانی ترامپ‌

۶ بازديد

یکی از نمایندگان دموکرات هنگام سخنرانی دونالد ترامپ از کنگره آمریکا اخراج شد.



نمایندگان دموکرات، ترامپ را در ابتدای سخنرانی هو کردند و رئیس مجلس نمایندگان به مسئولان امنیتی کنگره دستور داد تا اعضای دموکراتی که سخنرانی ترامپ را مختل کرده بودند، از سالن بیرون کنند.

در این هنگام، گارد «ال گرین» نماینده دموکرات کنگره از سخنرانی ترامپ اخراج شد.

این درحالی است که «مارجری تیلور گرین»، همین اقدام را با جو بایدن رئیس جمهوری قبلی دموکرات آمریکا انجام داد و اخراج نشد.

 
تعدادی از قانونگذاران دموکرات تصمیم گرفته بودند در سخنرانی امشب دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا در کنگره شرکت نکنند و این آخرین نشانه از مخالفت حزبی با ترامپ بود.

 

 
ماموران در جلسه کنگره  سعی داشتند مانع ال گرین شوند که هنگام سخنرانی ترامپ ایستاد و درحالی که عصایی سایت اصلی بت فوروارد را در هوا تکان می‌داد سر ترامپ فریاد کشید.

بعد از آنکه ال گرین از جلسه اخراج شد، نماینده ای دموکرات سر یک نماینده جنجالی جمهوریخواه به نام مارجوری تیلور گرین که یک کلاه قرمز «مگا» (آمریکا را دوباره عظمت بخشیم) به سر داشت فریاد زد: «کلاهت را بردار.»

 
ترامپ بعد از آن شروع به انتقاد از نمایندگان دموکرات حاضر در جلسه کرد به جو بایدن به عنوان «بدترین» رئیس جمهور تاریخ آمریکا حمله کرد.

رئیس جمهوری آمریکا گفت: «مطلقا هیچ چیزی وجود ندارد که بتوانم بگویم تا  آنها را خوشحال کند یا بایستند یا لبخند بزنند یا تشویق کنند.»

ترامپ افزود: «وضعیت غم‌انگیزی است و نباید اینطور باشد. برای خوبی کشورمان بیایید با هم کار کنیم و واقعا آمریکا را دوباره عظمت دهیم.»

آمریکا و اوکراین امشب توافقنامه معدنی را امضا می‌کنند

۶ بازديد

واشنگتن و کی‌یف امشب توافقنامه ای در زمینه همکاری های معدنی امضا خواهند کرد.



ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین در سفر به آمریکا تلاش داشت در ازای امضای توافقنامه معدنی با واشنگتن، حمایت دولت ترامپ را از کی یف در جنگ با روسیه جلب کند. با این حال، این توافق در نهایت با مجادله لفظی زلنسکی و ترامپ امضا نشد.

بر این اساس، خبرگزاری رویترز به نقل از چهار منبع آگاه اعلام کرد آمریکا و اوکراین امشب توافقنامه سایت اصلی بت فوروارد همکاری‌های معدنی را امضا خواهند کرد. این توافق در حالی نهایی می‌شود که هفته گذشته، پس از یک دیدار پرتنش در کاخ سفید، روند آن متوقف شده بود.

بر اساس این گزارش، دونالد ترامپ به مشاوران خود گفته است که قصد دارد این توافق را در سخنرانی امشب خود در کنگره اعلام کند. این اقدام پس از آن صورت می‌گیرد که ترامپ روز دوشنبه کمک‌های مالی به اوکراین را به حالت تعلیق درآورد.

 
زلنسکی در ابتدا در مورد این توافق مردد بود، زیرا بر اساس آن، آمریکا به منابع معدنی کمیاب اوکراین دسترسی پیدا می‌کند و در مقابل، کمک‌های مالی خود به این کشور را ادامه می‌دهد.

با این حال، او هفته گذشته آماده امضای توافق بود، اما در جریان نشست کاخ سفید، ترامپ و معاونش، جی دی ونس با لحنی تند در برابر دوربین‌های خبری او را تحت فشار قرار دادند که باعث تأخیر در امضای توافق شد.

 
جزئیات نهایی این توافق که انتظار می‌رود امشب اعلام شود، هنوز مشخص نشده است.

اوکراین در نظر دارد در برابر دادن امتیازات اقتصادی در این توافقنامه، تضمین‌های امنیتی از آمریکا دریافت کند. با این حال، دولت ترامپ بارها تاکید کرده است اوکراین هرگز به سازمان ناتو ملحق نخواهد شد و این کشورهای اروپایی هستند که در نهایت باید اقدام به اعزام نیروهای حافظ صلح خارج از ائتلاف ناتو به این کشور کنند.

تنور تندروها خاموش شود تا کشور آرامش ببیند

۹ بازديد

جوان نوشت: دو جناح اصولگرا و اصلاح‌طلب هرکدام تندرو‌هایی دارند که اگرچه شدیداً به‌درد هم می‌خورند و تنور یکدیگر را گرم می‌کنند تا هر یک آن دیگری را مسئول تمامی مشکلات کشور بداند، اما هر دو دسته برای مردم و کشور جز مصیبت چیز دیگری ندارند و فقط به کار هم می‌آیند و بازار یکدیگر را رونق می‌دهند.

 

 
 
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :نامه نیوز - دو جناح اصولگرا و اصلاح‌طلب هرکدام تندرو‌هایی دارند که اگرچه شدیداً به‌درد هم می‌خورند و تنور یکدیگر را گرم می‌کنند تا هر یک آن دیگری را مسئول تمامی مشکلات کشور بداند، اما هر دو دسته برای مردم و کشور جز مصیبت چیز دیگری ندارند و فقط به کار هم می‌آیند و بازار یکدیگر را رونق می‌دهند. 

مثلاً در جناح اصولگرا همین تندرو‌های شناخته‌شده، خود را سردسته مخالفت با دوتابعیتی‌های دولت و سردمدار استیضاح وزیر اقتصاد معرفی کردند و عزل و کناررفتن هر دو را نیز به حساب خود نوشتند. با آنکه مسئله دوتابعیتی‌ها مطالبه قانونی بود و از طرف شخص رئیس قوه‌قضائیه دنبال می‌شد و گویا با دخالت خود ایشان نیز آقای ظریف کنار رفته است. در مسئله استیضاح نیز رأی‌آوردن استیضاح که تا ساعتی قبل از رأی‌گیری مبهم بود و حتی احتمال ماندن وزیر بیشتر می‌نمود، با رأی بالای مجلس ممکن شد که دلایل دیگری داشت و ربطی به تمایل و اراده تندرو‌های معروف نداشت زیرا آنان اگر قادر به این کار بودند در همان روز معرفی کابینه، مانع رأی‌آوری وزیر اقتصاد و چند وزیر دیگر می‌شدند. 

در جناح اصلاح‌طلب نیز هرچند خودشان و رسانه‌های لندنی خالق اصطلاح «تندرو» هستند و خود را عقل‌کل و آزاداندیش و خلاف تندروی می‌دانند، اما بیشتر رفتارهای‌شان هر تندرو و رادیکالی را پشت‌سر می‌گذارد به‌همین خاطر درک مفهوم تندروی در جناح اصلاح‌طلب، ظرافت می‌خواهد. در این جناح تندرو‌هایی داریم که بیشتر تمرکزشان روی رفتار و گفتار تندرو‌های اصولگراست و حسابی با تنور اینان نان می‌پزند. در تازه‌ترین نمود این تندروی سرمقاله‌نویس روزنامه هم‌میهن با برشمردن برخورد‌های قضایی با متهمان فساد در دولت‌های اصولگرا پرسیده است که «چرا در دولت‌های دیگر چنین رفتاری یا حداقل در این اندازه‌ها دیده نمی‌شد؟» و نتیجه ضمنی گرفته که فساد، ذاتی اصولگرایان است. هرچند این تحریف واقعیت است و دولت‌های اصلاح‌طلب هم در حجم و سلایق خود فساد کم نداشتند و با آنان نیز برخورد شد، اما همین نویسنده و هم‌کیشان ایشان همزمان با بهره‌برداری از برخورد با متهمان دولت‌های اصولگرا، منادی فساد سیستماتیک هم هستند، با آنکه در فساد سیستماتیک، قاضی هم فاسد است، و چیزی از خود باقی نمی‌گذارد که دستمایه یک جناح برای فاسدنامیدن جناح مقابل شود! از طرفی این سرمقاله در روزنامه هم‌میهن است که صاحب‌امتیاز آن آقای کرباسچی پیشقراول فساد دولتی شد، آن‌هم دقیقاً در دادگاهی که قاضی آن خود آقای اژه‌ای بود که اینک رئیس قوه قضائیه است. منطق سایت اصلی بت فوروارد این گروه عموماً شبیه استدلالی است که در آن، معتقدان به جبر معمولاً یک سازوکار علت‌و‌معلولی را برای جهان تبیین می‌کنند و بعد بر اساس آنچه تبیین شده اراده آزاد را نفی می‌کنند، درحالی که خود همین تبیین سازوکار علت‌و‌معلولی یک عمل آزادانه از طرف سوژه یا فاعل بوده است! بر همین قیاس نمی‌توان فساد را سیستماتیک دانست و در عین‌حال، اولاً جناح اصلاح‌طلب را که سه دهه در قدرت بوده است، بدون فساد یا با فساد اندک معرفی کرد و ثانیاً از برخورد دستگاه قضایی با متهمان فساد در جناح مقابل گفت. اینها با هم جمع نمی‌شود. نمی‌توان هم گفت که بیشتر سال‌های پس از انقلاب که دولت‌ها دست اصلاح‌طلبان بوده است، فساد کمی داشته‌ایم و هرگاه دست اصولگرایان بوده است نیز دستگاه قضا برخورد کرده ولی بازهم فساد سیستماتیک است. فساد سیستماتیک همیشه و همه‌جا هست و هیچگاه نیست که نباشد و اصولاً کشف قضایی هم نمی‌شود. 

تندرو‌ها معمولاً متحجر، التقاطی، غرق در شهوت دیده‌شدن، افراطی و آماده عبور از آرمان‌های خود هستند که این ویژگی‌ها معمولاً نمود بیشتری در یک گروه دارد و قطعاً با شخصیت نویسنده مقاله هم‌میهن جور نیست ولی آنچه که موجب می‌شود نوشته ایشان را نیز نوعی تندروی بدانیم، خروج از انصاف و استفاده جناحی از واقعیت‌هاست. 

اگر تنور تندرو‌های هر دو جناح خاموش شود، کشور آسایش و منفعت می‌بیند. سروصدای بیهوده و خفت‌گیری سیاسی تمام می‌شود. مجلس و دستگاه مجریه به ریل واقعی بازمی‌گردند و بازیچه سلیقه‌های این و آن نمی‌شوند. رسانه‌ها فرصت می‌یابند تا به‌جای حاشیه به متن بپردازند و حقیقت هم از پشت ابر بیرون می‌آید. تندروی عامل اصلی پوشاندن حقیقت و پروبال‌دادن به اکاذیب و اباطیل است.

شعله‌ور شدن اختلافات مذهبی با سریال معاویه

۵ بازديد

عربستان با ۱۰۰ میلیون دلار «معاویه» را به صحنه آورد؛ سریالی جنجالی که اختلافات فرقه‌ای‌را در منطقه و جهان اسلام شعله‌ور می‌کند. برخی هدف از سریال را ترویج اندیشه وراثت از اسلام و اسلام اشرافی می‌دانند.



عربستان سعودی و شبکه MBC که تحت حمایت دولتی قرار دارد، با پروژه سریال معاویه تلاش دارند یک روایت خاص و مهندسی‌شده از تاریخ اسلام را به نسل جدید ارائه دهند. هزینه‌های سنگین تولید این سریال نشان می‌دهد که یک استراتژی رسانه‌ای قدرتمند پشت آن قرار دارد که قصد دارد چهره‌ای مطلوب از معاویه بسازد و نقش‌های منفی او در تاریخ اسلام را کم‌رنگ کند. این اثر را میتوان به عنوان پروژه رسانه چریان سلفی-وهابی دانست که سال‌ها با نشر کتب و مقالات تحریف شده از اسلام موجبات تفرقه اسلامی را فراهم کرده و علیه شیعیان اقدام نمودند.

عربستان با ۱۰۰ میلیون دلار «معاویه» را به صحنه آورد؛ سریالی جنجالی که اختلافات فرقه‌ای‌را در منطقه و جهان اسلام شعله‌ور می‌کند. برخی هدف از سریال را ترویج اندیشه وراثت از اسلام و اسلام اشرافی می‌دانند.  از سال ۲۰۲۳ که خبرهایی برای انتشار این سریال پخش شد صدای انتقادات فراوانی از سوی مراجع سیاسی و دینی بلند شد. مقتدی صدر در بیانیه‌ای در همان‌ سال‌های ابتدای تولید صادر کرد و معاویه را رئیس نزاع فرقه‌ای توصیف کرد و هشدار داد که پخش این سریال می‌تواند منجرسایت اصلی بت فوروارد به افزایش تنش‌های فرقه‌ای شود.  این سریال، مثل بسیاری از آثار تاریخی بحث‌برانگیز، فراتر از یک روایت صرفاً تاریخی است و به یک ابزار رسانه‌ای در جهت شکل‌دهی به افکار عمومی و منافع سیاسی تبدیل شده است.  سرمایه‌گذاری ۱۰۰ میلیون دلاری برای ساخت این سریال نشان می‌دهد که عربستان آن را یک پروژه استراتژیک می‌داند، نه صرفاً یک درام تاریخی.


یکی از مهم‌ترین تهدیدهای چنین تولیداتی، تأثیر آن بر افکار عمومی منطقه، به‌ویژه نسل جوان است. متأسفانه، در بسیاری از کشورهای عربی، آگاهی تاریخی نسل جوان به دلیل سیاست‌های محدودکننده در آموزش تاریخ و ارائه روایت‌های یک‌جانبه، بسیار محدود است. این خلأ اطلاعاتی، فرصتی ایده‌آل برای تولیدکنندگان چنین سریال‌هایی فراهم می‌کند تا روایت‌هایی را که به نفع برخی جریان‌هاست، جایگزین حقیقت تاریخی کنند.

در ایران و سایر جوامع شیعی و حتی جوامع سنی مذهب، این سریال به‌عنوان یک تلاش برای تغییر روایت تاریخی و تضعیف جایگاه اهل‌بیت (ع) تلقی می شود. بسیاری از علما و شخصیت‌های مذهبی نسبت به آن اعتراض کردند و خواستار جلوگیری از پخش آن شدند. همچنین، برخی تحلیلگران این اقدام را تلاشی از سوی عربستان سعودی برای ترویج نسخه‌ای از تاریخ دانستند که حتی با دیدگاه اهل سنت هم همخوانی ندارد.

توافق‌نامه جنجالی واشنگتن و کی‌یف امشب امضا می‌شود

۵ بازديد

منابع آگاه می‌گویند واشنگتن و کی‌یف امشب توافقنامه‌ای در زمینه همکاری‌های معدنی امضا خواهند کرد.



به گزارش اکوایران، ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین در سفر به آمریکا تلاش داشت در ازای امضای توافقنامه معدنی با واشنگتن، حمایت دولت ترامپ را از کی یف در جنگ با روسیه جلب کند. با این حال، این توافق در نهایت با مجادله لفظی زلنسکی و ترامپ امضا نشد.


بر این اساس، خبرگزاری رویترز به نقل از چهار منبع آگاه اعلام کرد آمریکا و اوکراین امشب توافقنامه همکاری‌های معدنی را امضا خواهند کرد. این توافق در حالی نهایی می‌شود که هفته گذشته، پس از یک دیدار پرتنش در کاخ سفید، روند آن متوقف شده بود.

بر اساس این گزارش، دونالد ترامپ به مشاوران خود گفته است که قصد دارد این توافق را در سخنرانی امشب خود در کنگره اعلام کند. این اقدام پس از آن صورت می‌گیرد که ترامپ روز دوشنبه کمک‌های مالی به اوکراین را به حالت تعلیق درآورد.

دسترسی آمریکا به منابع معدنی اوکراین در ازای تداوم کمک‌ها
زلنسکی در ابتدا در مورد این توافق مردد بود، زیرا بر اساس آن، آمریکا به منابع معدنی کمیاب اوکراین دسترسی پیدا می‌کند و در مقابل، کمک‌های مالی خود به این کشور را ادامه می‌دهد.

 

بر اساس گزارش مهر، با این حال، او هفته گذشته آماده امضای توافق بود، اما در جریان نشست کاخ سفید، ترامپ و معاونش، جی دی ونس با لحنی تند در برابر دوربین‌های خبری او را تحت فشار قرار دادند که باعث تأخیر در امضای توافق شد.

جزئیات نهایی این توافق که انتظار می‌رود امشب اعلام شود، هنوز مشخص نشده است.

زلنسکی در انتظار چراغ سبز ترامپ 
به گزارش اکوایران، ولودیمیر زلنسکی، روز سه‌شنبه پیامی خطاب به رئیس‌جمهور ترامپ منتشر کرد و در واکنش به تعلیق کمک‌های نظامی آمریکا به اوکراین نوشت: «زمان آن رسیده که اوضاع را درست کنیم.» 

زلنسکی در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «دیدار ما در واشنگتن، در کاخ سفید، روز جمعه آن‌طور که قرار بود پیش نرفت. بسیار تأسف‌برانگیز است که چنین شد. زمان آن رسیده که اوضاع را درست کنیم. ما مایلیم همکاری و ارتباطات آینده سازنده باشد.»
به نوشته نیویورک پست، رئیس‌جمهور اوکراین روز جمعه برای امضای توافقی درباره منابع معدنی سایت اصلی بت فوروارد با ایالات متحده به واشنگتن رفته بود، اما پس از آنکه جلسه او در دفتر بیضی با ترامپ و معاون رئیس‌جمهور، جی‌دی ونس، به مشاجره‌ای لفظی بر سر «بی‌احترامی»های ادعایی تبدیل شد، بدون امضای توافق کاخ سفید را ترک کرد. 

ترامپ اعلام کرد که تنها در صورتی حاضر به گفت‌وگو با زلنسکی است که او عذرخواهی کند و اعلام نماید که به دنبال صلح است. رئیس‌جمهور آمریکا سپس روز دوشنبه کمک نظامی به اوکراین را متوقف کرد.

زلنسکی در پست طولانی خود در ایکس بار دیگر بر تعهد اوکراین به صلح تأکید کرد، اما مستقیماً بابت درگیری لفظی در دفتر بیضی عذرخواهی نکرد؛ درگیری که پیش‌تر گفته بود با دخالت ونس در پاسخ به سؤالاتی که مستقیماً از ترامپ پرسیده شده بود، آغاز شد. 

اوکراین در نظر دارد در برابر دادن امتیازات اقتصادی در این توافقنامه، تضمین‌های امنیتی از آمریکا دریافت کند. با این حال، دولت ترامپ بارها تاکید کرده است اوکراین هرگز به سازمان ناتو ملحق نخواهد شد و این کشورهای اروپایی هستند که در نهایت باید اقدام به اعزام نیروهای حافظ صلح خارج از ائتلاف ناتو به این کشور کنند.

انتقاد روزنامه نزدیک به قالیباف از امضای طومار ۲۰۹ نماینده درباره قانون عفاف وحجاب/ با نظام امنیتی کشور، تقابل سیاسی کرده‌اند

۶ بازديد

در حالی که کشور با چالش‌های متعدد اقتصادی، اجتماعی و امنیتی غرب آسیا دست‌وپنجه نرم می‌کند، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، صحن علنی پارلمان را به عرصه‌ای برای نمایش یک تقابل غیرمنتظره بدل ساخته‌اند.


به گزارش خبرآنلاین، روزنامه خراسان نوشت: یک روز بعد از استیضاح وزیر اقتصاد ۲۰۹ نماینده با امضای طوماری خواستار ابلاغ لایحه عفاف و حجاب شدند؛ لایحه‌ای که شورای عالی امنیت ملی، ابلاغ آن را به دلیل ملاحظات امنیتی متوقف کرده است. این رفتار پارلمان، فارغ از مباحث حقوقی و قانونی، تصویری پر از تناقض از نظام حکمرانی به جامعه ارائه می‌دهد. اما چرا مجلس چنین رویکردی اتخاذ کرده است و این اقدام چه پیامدهایی برای مشروعیت تصمیم‌گیری‌های نهادهای حاکمیتی دارد؟

 بازی پرمخاطره نمایندگان با نهاد امنیتی
 قالیباف، رئیس مجلس، چندی قبل در پاسخ به اعتراضات دانشجویی درخصوص عدم ابلاغ لایحه عفاف و حجاب تصریح کرد که این موضوع در شورای عالی امنیت ملی   رای آورده است و دبیرخانه شورا اختیار دارد تا اجرای مصوباتی را که ممکن است منجر به تنش و چالش شود، متوقف کند. این موضع‌گیری به روشنی نشان می‌دهد که تصمیم‌گیری درخصوص این لایحه دیگر در اختیار مجلس نیست و نهاد بالادستی از منظر امنیتی آن را به صلاح کشور نمی‌داند.
با این حال، اقدام ۲۰۹ نماینده در امضای طومار و درخواست از رئیس مجلس برای ابلاغ قانون، سوالی اساسی را مطرح می‌کند: آیا این نمایندگان آگاه نیستند که این موضوع از دست مجلس خارج شده است؟ چرا به جای طرح مطالبه سایت اصلی بت فوروارد در شورای عالی امنیت ملی، رئیس مجلس را مخاطب خود قرار داده‌اند؟ پاسخ به این پرسش‌ها را باید در ماهیت کنش سیاسی نمایندگان جست‌وجو کرد. مجلس به عنوان یک نهاد منتخب، بیش از آن‌که به الزامات امنیتی توجه کند، تحت فشارهای افکار عمومی خاص و جریان‌های سیاسی قرار دارد. از این منظر، امضای طومار نه به عنوان یک اقدام عملی برای تغییر وضعیت، بلکه به عنوان یک نمایش نمادین برای جلب نظر برخی اقشار اجتماعی و نشان دادن پایبندی به گفتمان خاصی از حکمرانی قابل تفسیر است. این در حالی است که خود نمایندگان نیز به خوبی می‌دانند که این اقدام آنان فاقد اثرگذاری اجرایی است و نتیجه ای جز ملتهب کردن فضای سیاسی و برهم زدن تمرکز حاکمیت از مسائل اساسی کشور ندارد.

بحران‌های اقتصادی در سایه تقابل‌های ایدئولوژیک
یکی از مهم‌ترین پرسش‌هایی که در این میان مطرح می‌شود، اولویت‌بندی مسائل کشور توسط نمایندگان مردم است. اقتصاد ایران در ماه‌های اخیر با چالش‌های متعددی مواجه بوده است؛ از افزایش سرسام‌آور قیمت دلار و سکه گرفته تا تورم افسارگسیخته‌ای که معیشت اقشار ضعیف را در تنگنا قرار داده است. نکته قابل‌تأمل این است که تنها یک روز پیش از این نمایش سیاسی، مجلس وزیر اقتصاد را استیضاح کرد. به نظر می‌رسد که نمایندگان، پس از این اقدام، فرصت را برای نمایش قدرت در عرصه‌ای دیگر مناسب دیدند و به جای تمرکز بر ارائه راهکارهای جایگزین در حوزه اقتصاد، صحن پارلمان را به میدان یک مانور سیاسی برای مطالبه ابلاغ قانون حجاب تبدیل کردند.  
این جابه‌جایی اولویت‌ها، بیش از پیش این پرسش را تقویت می‌کند که آیا مجلس واقعاً دغدغه حل مشکلات کشور را دارد یا صرفاً به دنبال تثبیت جایگاه جناحی و تحرکات نمایشی برای بهره‌برداری سیاسی است؟ این اقدام، نه‌تنها به حل معضلات کشور کمکی نمی‌کند، بلکه پیامدهای منفی قابل توجهی برای تصویر حاکمیت نزد افکار عمومی به دنبال دارد. مردمی که هر روز با افزایش هزینه‌های زندگی دست‌وپنجه نرم می‌کنند و آینده اقتصادی خود را مبهم می‌بینند، مشاهده می‌کنند که برخی از  نمایندگانشان به جای اتخاذ تصمیماتی برای بهبود وضعیت اقتصادی، درگیر مناقشاتی هستند که نه‌تنها تأثیر مستقیمی بر زندگی آنان ندارد، بلکه حتی در نظام تصمیم‌گیری کشور نیز موضوعیت خود را از دست داده است. این امر به تضعیف سرمایه اجتماعی مجلس و بی‌اعتمادی عمومی به نظام حکمرانی منجر خواهد شد.

 دهن‌کجی به نظام امنیتی یا بازی سیاسی؟
 از بعد دیگر، اقدام نمایندگان مجلس را می‌توان نوعی چالش‌افکنی در برابر تصمیمات نهادهای امنیتی دانست. شورای عالی امنیت ملی، به عنوان بالاترین نهاد تصمیم‌گیر در حوزه مسائل امنیتی، با بررسی شرایط کشور به این نتیجه رسیده که اجرای لایحه عفاف و حجاب در شرایط فعلی می‌تواند باعث افزایش تنش‌های اجتماعی و امنیتی شود. بنابراین، عدم ابلاغ این قانون را از منظر حفظ ثبات اجتماعی ضروری دانسته است. با این حال، اصرار نمایندگان بر ابلاغ لایحه، عملاً نوعی مقابله‌جویی با نهادی است که وظیفه حفظ امنیت کشور را برعهده دارد.
 
این تقابل نه‌تنها از منظر قانونی محل تأمل است، بلکه از منظر پیامدهای عملی نیز می‌تواند تبعات گسترده‌ای به همراه داشته باشد. اگر قرار باشد مجلس در برابر تصمیمات امنیتی نهادهای بالادستی چنین موضع‌گیری کند، این امر می‌تواند به رویه‌ای خطرناک تبدیل شود که در آینده، توان مدیریت چالش‌های امنیتی کشور را تضعیف خواهد کرد. از سوی دیگر، اگر هدف نمایندگان از این اقدام، صرفاً بهره‌برداری سیاسی و جلب حمایت‌های جناحی باشد، این مسئله نیز به نوبه خود نشان‌دهنده نوعی بی‌توجهی به واقعیت‌های کشور و استفاده ابزاری از نهاد قانون‌گذاری برای پیشبرد منافع شخصی و جناحی است.

چشم‌انداز ۲۰۳۰ عربستان و پلن بن سلمان برای نفوذ در قلب پاکستان

۶ بازديد

سرمایه‌گذاری عربستان سعودی در پروژه ریکو دیک به‌عنوان یک تحول مهم در اقتصاد پاکستان و گامی بلند در جهت تقویت روابط دوجانبه میان دو کشور، مورد توجه قرار می‌گیرد.



به گزارش اقتصادنیوز، مدرن دیپلماسی با انتشار یادداشتی مدعی شد: تصمیم اخیر عربستان سعودی جهت سرمایه‌گذاری در پروژه استخراج مس و طلای ریکو دیک در پاکستان، نقطه عطفی در روابط اقتصادی و ژئوپلیتیکی میان دو کشور به شمار می‌رود.

به واسطه یک سرمایه‌گذاری خارجی چشمگیر به ارزش ۵۴۰ میلیون دلار، عربستان بار دیگر تعهد خود را نسبت به پیشرفت اقتصادی پاکستان نشان داده و در عین حال، پیوندهای تاریخی میان دو کشور را مستحکم‌تر کرده است. این سرمایه‌گذاری سایت اصلی بت فوروارد که در دو مرحله انجام خواهد شد، نشان‌دهنده چشم‌انداز استراتژیک عربستان برای تنوع‌بخشی به سبد اقتصادی خود و تأمین منابع حیاتی برای بخش صنعتی در حال رشد این کشور است.

پروژه ریکو دیک، که در استان بلوچستان پاکستان واقع شده و از ذخایر غنی معدنی برخوردار است، می‌تواند نقش برجسته‌ای در صنعت معدن پاکستان ایفا کرده و به توسعه منطقه‌ای، اشتغال‌زایی و ثبات اقتصادی این کشور کمک کند.

 
پروژه ریکو دیک که یکی از بزرگ‌ترین ذخایر کشف‌شده مس و طلا در جهان محسوب می‌شود، پتانسیل عظیمی برای تحول اقتصادی پاکستان دارد. این معدن که تخمین زده می‌شود شامل ۵.۹ میلیارد تن سنگ معدن و ۴۱.۵ میلیون اونس طلا باشد، فرصتی بی‌نظیر برای بهره‌برداری از منابع طبیعی و افزایش درآمدهای پاکستان است.

جدا کردن ظریف از دولت از حامیان دولت می‌کاهد

۵ بازديد

تحلیلگر مسائل سیاسی گفت: جدا کردن ظریف از دولت قطعا بر بخشی از مخاطبان دولت تأثیر خواهد داشت چون می بینند ظریف در انتخابات آمد و همه وجودش را برای رأی آوری آقای پزشکیان گذاشت و این رفتار با او شد؛ حال چه رسد به بقیه.

 

 
 
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :گروه سیاست نامه‌نیوز - خروج محمدجواد ظریف از کابینه مسعود پزشکیان بحث برانگیز شده است. زخم خوردگان از انتخابات ریاست جمهوری تیرماه آنقدر خوشحالند که در پوست خود نمی گنجند. آنها از توئیت خداحافظی ظریف تا به همین لحظه چشم بر هم نگذاشتند و در فضای مجازی مشغول پاسخگویی به کری‌های انتخاباتی محمدجواد ظریف هستند و در این پاسخگویی از همه قالب های کنایه ای بهره گرفته اند.

از آن طرف نشانه های سرخوردگی در اردوگاه اصلاحات آنقدر پررنگ و برجسته است که به تناقض گویی افتاده اند. گروهی پروژه وفاق را شکست خورده و ادامه حیات دولت پزشکیان را بی فایده می خوانند و گروه دیگر تلاش می‌کنند همچنان به دولت پزشکیان امید دهند که بایستد تا شاید در ماه‌های پیش‌رو معادلات دوباره تغییر کنند و ورق برگردد.

جمع بندی صحبت های موافقان و مخالفان محمدجواد ظریف بر این واقعیت صحه می گذارد که او نقش پررنگی در ریاست جمهوری مسعود پزشکیان داشت و جدایی‌اش از دولت چالش های سختی را به ویژه در حوزه سرمایه اجتماعی برای پزشکیان به وجود می آورد.

مهدی رحمانیان در گفت‌وگو با نامه نیوز درباره تأثیر جدایی محمدجواد ظریف بر سرمایه اجتماعی دولت چهاردهم گفت: قطعا آقای ظریف در رقم زدن نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال 1403 نقش بسیار رنگی داشت. او با همه وجود و توان به میدان آمد چون به ایران می اندیشید و تلاش کرد شخصی سکان هدایت دولت را به دست بگیرد که زبان دنیا را بفهمد و با دنیا به زبان دیپلماسی حرف بزند.

وی افزود: رفتاری که بعد از انتخابات با آقای ظریف شد، حقش نبود. معتقدم دولت آقای پزشکیان در دام چاله «وفاق» افتاد که ظریف قربانی این دام چاله شد. وفاق کلمه خوب و قشنگی است اما در جامعه سیاسی ای که حداقل ها را ندارد، سخن گفتن از وفاق، سریع ذهن های سیاسیون را به آن سمت می برد که در این قالب صندلی و سهم ما کجاست.

این فعال مطبوعاتی اصلاح طلب اظهار کرد: جامعه در انتخابات امسال به شکل معناداری شرکت کرد چون در ابتدا 60 درصد حائزین شرایط رأی دهی پای صندوق ها نیامدند اما وقتی کار به مرحله دوم کشید مولفه هایی فعال شدند که براساس آنها سطح مشارکت به نزدیک 50 درصد رسید. جامعه ما آن زمان یکسری سئوالات آشکار و نهفته داشت اما در 6 ماه گذشته این سئوالات پاسخی دریافت نکردند.

وی افزود: از جمله سئوالات مهم جامعه موضوع فیلترینگ است. رئیس جمهور می توانست با یک پیگیری مستمر و منطقی این مسئله را طوری حل کند که هم جلوی ریزش پایگاه رأی اش را بگیرد و سایت اصلی بت فوروارد هم اقبالی نزد کسانی پیدا کند که در انتخابات مشارکت نکردند. در این مدت وضع معیشت مردم روز به روز بدتر شد، ارزش پول ملی سقوط وحشتناکی کرد. بعد از تشکیل دولت نیز به نیروهای فعال در کمپین انتخاباتی آقای پزشکیان توجه نشد.

این تحلیلگر مسائل سیاسی با اشاره به توئیت استعفای محمدجواد ظریف گفت: در همین توئیت او اشاره مختصری کرد که چه رفتاری در دولت با او داشتند. همین نشان می دهد که یک روند منطقی بر اداره دولت حاکم نیست. مادامی که این منطق حاکم نشود و یک پالایش حکمرانی در دولت اتفاق نیفتد؛ انتظار معجزه نباید داشت.

رحمانیان ادامه داد: جدا کردن ظریف از دولت قطعا بر بخشی از مخاطبان دولت تأثیر خواهد داشت چون می بینند ظریف در انتخابات آمد و همه وجودش را برای رأی آوری آقای پزشکیان گذاشت و این رفتار با او شد؛ حال چه رسد به بقیه. گویا قرار است افراد تملق‌گو که فقط دنبال میز و صندلی هستند، بمانند و رشد کنند. البته این موضوع را خود دولت نیز متوجه می شود ولی انگار اراده ای ندارد که کاری انجام دهد.